راز رسیدن به صلح
یا لطیف
سلام
آنچه که مانع پیدایش صلح می شود قدرت طلبی غیراخلاقی است؛ برای همین تنها راه رسیدن به صلح تن دادن به اخلاق است.
محسن دیناروند
یا لطیف
سلام
آنچه که مانع پیدایش صلح می شود قدرت طلبی غیراخلاقی است؛ برای همین تنها راه رسیدن به صلح تن دادن به اخلاق است.
محسن دیناروند
یا لطیف
سلام
شریف تر
باش و صدا بزن مرا
به آن اسم زخمی اَم
که درد می کشد مُدام
زخم برداشته است دلم
در این سال های نبودنت
زخم های کهنه ی صبور
زخم های به شدت وسیعِ درد آور
بیا وُ صدا بزن مرا
به آن اسم دردخیزم
که درد نام شریف تر من است
شعرِ محسن دیناروند
پی نوشت:
این شعر اقتباسی است از شعر درد حرف نیست دکتر قیصر امین پور
یا لطیف
سلام
تماشای چشم های تو در خیالم هم حتی
حاصلخیز می کند باز خاکِ مُرده ی قلبم را
شعرِ محسن دیناروند
بسم رب العشق
سلام
برگرد پیشم
محتاج است قلبم
سخت به برق چشم های تو باز هم
شعرِ محسن دیناروند
یا لطیف
سلام
نیست چاره ای انگار
دست به دست باید دهیم
تا بسازیم با هم
قصه ای زیبا در قلب این دوران
تا با دست های خود زنده کنیم جهان را هم
میان این همه تنهایی هامان
بسازد عشق، باز خانه ی ما را
بشکند بغضِ پیرِ حنجره های بسته را
یکصدا باید فریاد شد و ساخت با هم
خوشی هامان را کنار هم
باید برسیم به قصه هایی که آخرش
شبیه چشم های تو
روشنیِ چشم های من باشد
شعرِ محسن دیناروند
بسم رب العشق
سلام
اعجاز ما همین است:
ما عشق را به مدرسه بردیم
درامتداد راهرویی کوتاه
در آن کتابخانه ی کوچک
تا باز این کتاب قدیمی را
که از کتابخانه امانت گرفته ایم
-یعنی همین کتاب اشارات را-
با هم یکی دو لحظه بخوانیم
ما بی صدا مطالعه می کردیم
اما کتاب را که ورق می زدیم
تنها گاهی به هم نگاهی ...
ناگاه انگشتهای «هیس !»
ما را ز هر طرف نشانه گرفتند
انگار غوغای چشمهای من و تو
سکوت را در آن کتابخانه رعایت نکرده بود!
شعرِ قیصر امین پور
بسم رب الفاطمه(س)
┄═❁๑🍃๑🌸๑🍃๑❁═
خدایا ایمانم را به دست تو سپرده ام در اوج تهمت ها، تمسخرها، مکرها و حیله مکاران؛ تو بهتر از هر کس می دانی نه دنیا را خواسته ام نه متعلقاتش را و نه دین را برای شهرت و نان و حتی بهشت! خدایا تو بر من مسلطی و می دانی که دین را فقط و فقط برای دوست داشتنت برگزیدم پس یاری ام ده و به ایمانم قدرتی عنیایت بدار که در مواجه با بداخلاقی های دیگران چه با نام دین و چه غیر آن دست از دوست داشتنت بر ندارم
محسن دیناروند