پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»

۷ مطلب در مرداد ۱۳۹۹ ثبت شده است

دوشنبه, ۲۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۲۹ ب.ظ

تفکر درباره ی دعا

خلاصه می گویم: دعا در لغت به معنای «صدازدن» و «به یاری طلبیدن» است و در اصطلاح مسلمانان اگر قرار بر خلاصه گویی باشد این می شود که دعا یعنی گفتگوی دقیق، برنامه محور و هدفدار انسان با خداوند متعال برای ایجاد ارتباط معنوی انسان با خالق یگانه خویش و طلب حاجت های دنیوی و اخروی و رفع نیازها، گرفتاری ها و کاستی هایش از خدا.

آنچه از تاریخ اسلام برای ما مشخص و واضح هست این است که به جهت فشارها و دشواری های وارده و محدودیت های موجود در آن زمان از روش های معصومین (ع) برای انتقال مفاهیم بلند اسلامی و ارائه ی برنامه دقیق و هدفدار به عنوان یک نقشه ی راه مطلوب به مسلمانان، بهره گیری از قالب دعا بوده است؛ لذا باید بدانیم معصومین (ع) در قالب دعا برای ما حرف ها داشته اند و برنامه ها چیده اند و حیف است و ناصحیح که فقط و فقط دعا را برای رسیدن به امور صرفاً دنیایی و یا از سر عادت بخوانیم و خدا را فقط برای این چیزها بخواهیم.

همانطور که در تعریف آمد دعا دو هدف اساسی را دنبال می کند: اول ارائه برنامه و نقشه ی راه به ما در زندگیِ فردی، خانوادگی، اجتماعی و ... و دوم ایجاد ارتباط صمیمانه، اثرگذار و عاشقانه با خداوند متعال به جهت رفع نیازها، لذا اگر هدف ما بهره گیری کامل از دعاست باید به هر دوی ایناهداف توجه شود و اینچنین به نظر می رسد به هر اندازه به این دو هدف توجه کنیم به همان اندازه از دعا بهره خواهیم گرفت و هر مقدار بی توجهی به این دو، ما را به همان مقدار از خداوند متعال و نتایج مهم دعا دورتر می کند.

نکته ی مهم دیگری که در باب دعا می توان گفت فراگیری و جامع بودن آن است. و این یعنی چه؟ یعنی اینکه در هنگامه ی دعا نه فقط به فکر خویش که به فکر یکایک افراد جامعه و حتی جهان باشیم. آنچه مورد تاکید و تایید معصومین(ع) هست به نظر می رسد همین باشد. برای مثال آن هنگام که از درد فقر قصد دعا کردیم به یاد فقرا باشیم و برای رفع فقر همه دعا کنیم و وقتی برای بیماری امان و سلامتی امان و یا هر گرفتاری دیگرمان دعا کنیم یادمان باشد همه بیمارها و همه گرفتار ها و حتی توصیه بر مقدم بودن دیگران نسبت به خویشتن است. و زیبا این است که همه ی جامعه باید در نظرمان باشد نه فقط خودمان و خودمان و خدمان و دیگران هیچ و برای رفع مشکلات جامعه امان باید بکوشیم و خودمان را به عنوان عضوی از همین جامعه در نظر بگیریم و معتقد باشیم که در موارد بسیاری اگر مشکلات جامعه حل شود قطعا مشکل ما نیز خود به خود حد می شود و اساسا از همین رو است که بنا بر احادیث معتقدیم که فرج ما در فرج امام زمان (عج)است و از همین رو دعا می کنیم برای فرج مولایمان (عج).

یک روی دیگر فراگیری و جامع بودن دعا این است که برخلاف تصور اغلب ما که در وقت گرفتاری ها و دشواری ها و سختی ها دست به دعا برمی داریم که باید در همه روزگاران، حتی در خوش ترین احوالاتمان هم دست از دعا برنداریم. و این از برای رفاقتی است و بندگی هست که باید ما نسبت به خدا داشته باشیم. اگر ما مدعی رفاقت با خدا هستیم و دوست داریم این رفاقت را و می بالیم به این رفاقت و همواره به این بندگی مفتخریم، آیا صحیح و رواست در زمانه خوشی و راحتی این رفیقمان را و این خدایمان را فراموش کنیم و فقط در تنگ ناها و پیچ و خم ها و سختی ها و گرفتاری ها از او یاری بجوییم؟

مگر نه اینکه حرف نزدن یکی از معمول ترین نشانه های قهر با دیگران  است؟ خب آیا درست است در خوشی هایمان قهر باشیم با خدا؟ و اگر چنین شود پس این چه دوستی و رفاقتی است؟ و اصلا حال خوش بی خدا چه حالی است و آیا این خود بدترین حالت انسان نیست؟ حالا به نظر می رسد اگر ادعای دوستی با خدا داریم همیشه با او حرف بزنیم حتی اگر گرفتاری نداشته باشیم و این زیباست.

این دعا در زمان خوش احوالی یک فایده بزرگ دیگر علاوه بر آنچه که بیان آن رفت از جمله برنامه ریزی و .. هم دارد و آن اینکه ما قدر آنچه که داریم را می دانیم. وقتی برای رفع بیماری بیماران دعا می کنیم ناگزیر به یاد سلامی امان می افتیم و این یادآوری اگر عاقل و با اخلاق باشیم به یک اتفاق ویژه به عنوان سپاسگزاری از خدا منتهی می شود.

نکته تامل برانگیز دیگر درباره نحوه مواجهه ی ما ادعیه این است که متاسفانه اگر ترجمه نمی دانیم، می خوانیم و می گذریم. خوب بودن عربی خواندن واضح است و اساسا اصل ماجرا هم همین است که هر مطلب را به زبان اصلش باید خواند. و این یک اصل است که هیچ ترجمه ای اصل مطلب نمی شود که نمی شود، اما بحث من بحث دیگری است، گفتیم که دعا هدف دارد، برنامه دارد، نقشه راه دارد، خب ما اگر عربی که زبان عربی است را ندانیم چگونه به این هدف و برنامه و نقشه راه دست یابیم؟ ممکن است؟ به نظر که نمی شود. پس آیا مناسب و مطلوب آن نیست که در کنار خوانش ادعیه، یا عربی امان را قوی کنیم لا اقل در حد فهم ادعیه و یا نگاهی به ترجمه آن ها به زبان خودمان داشته باشیم؟ یقین داشته باشید این مهم لذت همراهی امان را با دعا و پیوستمان را با خدا چندین برابر می کند و لذتش را هم و حل مشکلاتمان را هم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۲۹
محسن دیناروند
پنجشنبه, ۲۳ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۱۵ ق.ظ

ما و سلام های نماز

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام خوبان

 

سلام هیشه سرآغاز ارتباط هاست؛ در همه ی فرهنگ ها، ملیت ها، نژادها و در همه ی انسان ها با هر سلیقه ای و هر سطح فکری و اخلاقی، این سلام است که آغازگر ارتباط هاست و در این مسئله هیچ شک و تردیدی هم نیست ولی به نماز که می رسیم به یک مورد جالب بر می خوریم و آن همین است که نماز در پایان کار است.

اینک سوال دقیقا همین جاست که چرا سلام نمازهای ما آخر است و نه اول؟

آیا مورد عجیبی رخ داده؟ آیا اشتباهی شده؟ آیا کارکرد سلام فرق کرده؟ پاسخ این سوال ها همه «نه»  است؛  این آخر بودن سلام های نماز نه عجیب است و نه اشتباه و موجب تغییر کاربرد سلام شده، بلکه این مورد فقط یک اتفاق خوب است که حال ما را اگر دریابیمش بهتر می کند.

بله! سلام های نماز درست مثل هر سلامی دیگر آغازگر ارتباط ماست و نه پایان!

آغاز ارتباط با چه کس و کسانی؟ این سلام ها آغازگر ارتباط ما با پیامبر اعظم اسلام(ص)، گروه مسلمین که خود ما هم از همین گروهیم، با بندگان صالح خدا که ان شالله میان این گروه هم باشیم و سلام به همه ی انسان ها.

و حالا چرا آخر نماز؟ پاسخ این است که اگر بدانیم این سلام ها آغاز ارتباط ماست جواب روشن می شود. بله خدا حواسش به ما هست. در نماز با خدا ارتباط مستقیم داشته ایم، حالا که نماز تمام می شود و می خواهیم از حال خوب جدا شویم باید کجا برویم ؟ چرا که هر ارتباطی که تمام می شود جای خود را به ارتباطی دیگر  می دهد.

نماز در آستانه تمام شدن است، رابطه مستقیم ما با خدا در حال تمام شدن است، کجا باید برویم که امنیت سلام را حس کنیم؟ در گروه خدا باقی بمانیم؟ و حالمان همچنان خوب و خوش بماند؟ کجا؟ پیش چه کسی و چه کسانی؟

اینجاست که خدا ما را تنها نمی گذارد و حواسش همچنان جمع ماست، ما را در پایان نماز یاری داده، راهنمایی کرده و گفته به این ها سلام کنید و تا فرصت نمازی دیگر و ارتباط با من با این ها در ارتباط باشید، در کنار این ها، در پناه من خواهید بود. و اینچنین است که سلام نماز در پایان نماز آمده که ما بدانیم در این دنیا برای در پناه خدا بودن باید کجا باشیم و کجا حالمان را خوب نگه داریم و همچنان خدایی باشیم.

بعد از نماز با اهدای سلام ارتباطمان با پیامبر اعظم اسلام(ص) شروع می شود و همچنان با مسمانان و بندگان صالح و همه انسان ها. این چهار سلامِ نماز به ما یادآوری می کند و می آموزد راه درست زندگی، برقراری ارتباط با این چهار گروه است و هر کدام به طریقی.

ما با چه کسی ارتباط می گیریم؟ با آشناها ارتباط برقرار می کنیم دیگر، با غریبه ها که کاری نداریم. خب این که ما می خواهیم با رسول خدا ارتباط بگیریم لازمه اش این است که بشناسیمش. نه فقط اسمش را بلکه رسمش را هم. ببینیم پیامیر خدا(ص) چه کرده؟ چه گفته؟ و از ما چه می خواهد؟ تا بدانیم چه کنیم که یک ارتباط خوب و سازده با ایشان داشته باشیم. پس باید دنبال شناخت حضرتش باشیم.

اینجا یک نکته مهم هم دارد و آن اینکه اینجا پیامبر تنها نیست و سر گروه یک جمعیت است. جمعیتی که تحت عنوان اهل بیتش (ع) شناخته می شود. لذا وقتی می گوییم باید با آشنایی، با ایشان، ارتباط داشت منظورمان گروه پیامبر(ص) است که اهل بیتش (ع) در آن هستند. آیه ی مقدس «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا أَطِیعُوا اللَّهَ وَأَطِیعُوا الرَّسُولَ وَأُولِی الْأَمْرِ مِنْکُمْ...»(نساء/ 59) و حدیث شریف «أنا صِراطُ اللّه المُستَقیمُ»  و آیات و روایات بسیار دیگر، خود بیانگر روشن این مطلب است.

در  سلام دوم «من» معنی ندارد، یعنی نه به توجه به خود. اینجاهم پای گروه مسلیمین در میان است. باید حواسمان به اعضای این گروه باشد، در همه سطوح اجتماعی و با هر سلیقه سیاسی و با هر نژادی و سنی و جنسیتی از همه لحاظ.

و سلام سوم به ما می گوید باید به کدام سمت رفت و چه گرایشی داشت. باید به سمت صالح بودن رفت و به صالح شدن رسید. هدف اسلام هم تشکیل یک جامعه صالح است نه فقط تعداد اندکی افراد صالح، و جامعه ای که صالح باشد و چه چیز بالاتر و بهتر از همین؟

اما وظیفه ما فقط این نیست که بنشینیم و با خودمان کار داشته باشیم. اسلام اینجاست که انسان دوستی اش را و حقوق بشرش را به رخ می کشد، در سلامِ چهارم نماز! سلام به همه ی انسان ها! و علاوه بر این ها سلام به همه ی انسان ها از جهت معرفی ایشان و تلاش برای گرایش ایشان به اسلامِ عزیز است  در کمال احترام به آزادی انسان ها.

پس می توان سلام های نماز را یک برنامه ی کامل و راهبردی برای ما به عنوان جامعه ی اسلامی در نظر گرفت.

و اینک باید به این موضوع فکر کنیم که ما با  این برنامه ی راهبردی چگونه ایم؟ آیا فقط به خواندن اذکار بسنده می کنیم و دیگر همین؟ یا نه! با تفکر و تلاش به این برنامه عمل می کنیم و به آن پایبندیم؟ آیا در خواندن اذکار متوقف می شویم و وضع خود و جامعه را اینگونه که هستیم می پذیریم یا با تکیه به همین برنامه، به اصلاح امور خود و جامعه ی خود می پردازیم؟

عزیزان! با همین سلام های نماز است که به خدا می رسیم و بی شک نمازی که مقدمه اش ارتباط با آن کسانی است که خدا خواسته و اجرای برنامه ی متکی بر سلام های نماز باشد سازنده زندگی ماست.

خوبان! آنچه که به آن رسیده ام به تحقیق و تجربه این است که تفکر درباره ی سلام های نماز در اوقات دوری امان از نماز موجب ترک گناهان است چراکه در این اوقات می دانیم در محضر که هستیم و چگونه می توان به گناه حتی فکر کرد چه رسد به عمل؟

 

به قلم : محسن دیناروند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ مرداد ۹۹ ، ۰۸:۱۵
محسن دیناروند
چهارشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۹، ۰۶:۳۹ ب.ظ

شعور

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام 

 

 من شعور را اینگونه تعریف می کنم: شعور یعنی عمل به آنچه که خوب است. پس آدم با شعور آن کسی است که خوب عمل میکند. 

                                                                محسن دیناروند

 

 

                          

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۲ مرداد ۹۹ ، ۱۸:۳۹
محسن دیناروند
جمعه, ۱۷ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۲۴ ق.ظ

ما و غدیر

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام عزیزان ارجمند

 

از مهمترین و روشن ترین پیام ها و آموزه های جریان غدیر وحدت است. آنچه که ما کمتر مخصوصا در عمل به آن می پردازیم! لذا عید واقعی غدیر برای جامعه اسلامی آن روزی است که در سایه وحدت به سمت خدا حرکت کنیم. به امید ظهور حضرت حجت(عج) . 

 

              محسن دیناروند

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۹۹ ، ۰۰:۲۴
محسن دیناروند
سه شنبه, ۱۴ مرداد ۱۳۹۹، ۱۲:۰۹ ب.ظ

سوال فقهی 1

بسم الله الرحمن الرحیم

با سلام خدمت خوبان

از این پس ان شالله هر هفته یک سوال فقهی را طرح و پاسخ آن را می نویسیم.

 

سوال: اگر پسر و دختری بنا بر تصمیم ازدواح رابطه برقرار نمایند ولی به علل مختلف به ازدواج ختم نشود آیا بر گردن دختر یا پسر حق الناسی می باشد؟

دفتر آیت الله خامنه ای : در این مساله حق الناسی نمی باشد ولی چون رابطه بر حرام بوده می بایست استغفار کنند.

دفتر آیت الله سیستانی: خیر چون اصل رابطه حرام و باطل بوده است لذا هیچ حق الناسی بر گردن دختر یا پسر نسبت به طرفین بر عهده آنها نمی باشد.

 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ مرداد ۹۹ ، ۱۲:۰۹
محسن دیناروند
سه شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۹، ۰۸:۳۴ ب.ظ

چقدر مسلمانیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم.

سلام خوبان

 

ما مسلمانیم ولی اینکه چقدر رفتار و عملمان منطبق با اسلام است جای بحث و تردید دارد! اسلام راجب قضاوت کردن در مورد دیگران و توبه چه نظری دارد؟ ما در عمل چه می کنیم؟

 

امام علی علیه السلام در نامه ای به مالک اشتر نخعی می فرماید: «یادت باشد که اگر شب هنگام کسی را در حال گناه دیدی، فردا به آن چشم نگاهش نکن ، شاید سحر توبه کرده باشد و تو ندانی... » 

 

خب مولای ما شفاف بدون تردید در مورد قضاوت دیگران و توبه اینچنین گفته است و ما چه می کنیم با دیگرانی که شاید رک و صریح هزار بار گفته اند توبه کرده ایم؟ چقدر دیگران را قضاوت می کنیم؟

 

و عاشورا چقدر بای مولایمان حسین علیه الیلام اشک می ریزیم و سینه می زنیم؟ اما پای عمل که می شود باز خودمانیم که خودمانیم که خودمان!

 

یک سوال دارم قبل از عاشورا چه کسی آب را بر لشکر حسین علیه السلام بست؟ چه کسی بیشترین ضربه نظامی را به مولایمان زد تا آنجا که اگر او نبود روز عاشورا آن اتفاقات هولناک رخ نمی داد؟ حتما می دانید! بله حر ، این فرمانده سپاه یزید!

 

اگر ما بودیم حر را آن فرمانده سرسخت لشکر یزید با آن همه جفا که در حقشان کرده بود را می بخشیدیم؟ و اجازه ورود به لشکر حق را برای او فراهم می کردیم؟

 

برای خودمان بهانه می تراشیم که اینها توبه ظاهری کرده اند! ما که هستیم که درون افراد را بفهیم! این حق را خدا حتی به پیامبرانش هم نداده است ما که جای خود داریم. می گویید نه؟ جریان ابو سفیان مشرک و محارب را به یاد بیاورید! چقدر فاصله داشت به تبدیل شذد به ابو سفیان مسمان ؟ در فتح مکه مسمان شد و با پیامبر اعظم (ص) مسلمانی او را پذیرفت حتی اگر به ظاهر و از روی سیاست بخواهد مسلمان شده باشد و دست بر قضا در چند نبرد هم برای اسلام حضور داشت!

 

چرا از علی علیه الیلام از حسین علیه الیلام و سایر معصومین و بزرگان دین حرف می زنیم و پای عمل که می شود هیچ! از هیچ هم کمی هیچ تر! برگردیم به آموزه ها و معارف اسلام! اسلام درست نه اسلامی که در ذهن خودمان ساخته ایم که فقط حرف های خوب می زند و دیگر هیچ! نه اسلامی که ما ساخته ایم! نه!  برگردیم به اسلامی که هست! اسلامی که پیامبرش آمد تا رحمت جهانیان باشد .

این دو فقط یک مثال بود وگرنه بنشییم و دقیق شویم در خودمان و در معارف اسلام مثال ها فراوان تر این  حرف هاست ..

 اما ما با اینگونه مسلمانی می خواهین منتظر امام زمانمان باشیم؟ و جهان را  مسلمان کنیم؟ ما ؟ تحمل رسم مسلمانی را داریم؟  اگر یک کافر توبه کند و مسلمان شود ما می پذیریم؟  حرف امامان را زمین نمی گذاریم؟ با این وضع چگونه خود را منتظر ظهور می نامیم؟ آیا این ادعا یک دروغ بزرگ بیست؟

 

حال این یک سنجش است که چقدر مسلمانیم؟ هیچوقت برای آمدن دیر نیست.

 

 

در پناه خدا

محسن دیناروند

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۷ مرداد ۹۹ ، ۲۰:۳۴
محسن دیناروند
جمعه, ۳ مرداد ۱۳۹۹، ۰۹:۲۶ ب.ظ

ترس و موفقیت

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام عزیزان 

 

                  آدم های ترسو هیچوقت موفق نمی شوند. 

 

                                                                   محسن دیناروند

۳ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۳ مرداد ۹۹ ، ۲۱:۲۶
محسن دیناروند