پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «مولا علی ع» ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۴۰۰، ۰۱:۴۴ ق.ظ

چرا زنده ایم هنوز؟

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام و عرض تسلیت به مناسبت فاجعه تلخ قتل مونا حیدری 

اول)   مولایمان علی(ع) می فرمایند: "شنیده ام که یکی از آنها بر زن مسلمانی داخل شده و دیگری، بر زنی از اهل ذمّه و خلخال و دستبند و گردنبند و گوشواره اش را ربوده است و آن زن جز آنکه از او ترحم جوید چاره ای نداشته است. آنها پیروزمندانه، با غنایم، بی آنکه زخمی بردارند، یا قطره ای از خونشان ریخته شود، بازگشته اند. اگر  مسلمانی پس از این رسوایی از اندوه بمیرد، نه تنها نباید ملامتش ‍ کرد بلکه مرگ را سزاوارتر است." 

آنچه خواندیم سخنان امام ماست و اما قصه ما این است: پس از شنیدن خبر سربریدن زنی که به هر دلیلی که توسط شوهرش با همکاری پدرش و برادرشوهرش کشته شده و سرش را بریده اند و در خیابان های شهر سر بریده او را چرخانده اند!  نه با ترس و پشیمانی و مستی. که با افتخار و شادمانی و پیروزی و لبخند! ما هنوز زنده ایم، نفس می کشیم ، لبخند تحویل هم می دهیم و بی اعتنا به این ظلم، گاه زن را مقصر می کنیم تا خودمان را بفریبیم و درد بیشتر و عمق فاجعه آنجاست که با این همه نامردمی ها و ظلم ها و بی اخلاقی ها و بی مسولیتی ها و بیخیالی ها روز به روز  ادعایمان در پیروی از مولا علی(ع) را ضخیم تر کنیم و به راستی که قُتِلَ الْخَرَّاصُونَ( آیه ۱۰ سوره ذاریات) مرگ بر دروغگویان! 

دوم) نباید صورت مساله را پاک کنیم، باید بپذیریم که فاجعه ای که در قتل مظلومانه مونا حیدری اتفاق افتاده و به نظر من ته و آخر بی اخلاقی هاست لا اقل تا این لحظه، حاصل یک شب و دوشب و یک ماه و دو ماه و یک طعنه و دو تا حرف مردم و آبرو و تعصب و غیرت و از این دست نیست که آنچه دیدیم حاصل و خلاصه مرگ اخلاق در جامعه ای است که به شدت در مقام حرف مدعی اخلاقمداری و دینداری است، شما به من بگویید در کجای فعالیت های ما اخلاق هست؟ در بنگاه های ما؟ در بانک های ما؟ در مغازه ها و کوچه و بازاد ما؟ در خانه های ما؟ در ادارات ما؟ در کجای جامعه ما اخلاق به آن حالت درستش و حقیقی اش هست؟ اینکه در حرف و سخن گفتن دم از اخلاق بزنیم و در عمل به فکر هر چیز باشیم جز اخلاق اینکه بدترین بداخلاقی است چون نفاق است و نفاق به قول خداوند کفر حقیقی است. (آیات ۱۵۰ و ۱۵۱ سوره نساء) ما خود می دانیم چقدر از اخلاق دوریم فقط نمی خواهیم به زبان بیاوریم راهی جز بازگشت به اخلاق هم نداریم! 

سوم) اینکه مسلمان متولد شده ایم یک خوبی دارد و یک ضعف، خوبی اش این است که ما از همان نوزادی و حتی قبلش با اسلام آشنا می شویم و مسلمان متولد می شویم و این یک توفیقی است که به نفع ماست. اما ضعف اینجاست که ما را در فهم صحیح دین دچار مشکل میکند. یعنی دین را نه آنطور که هست بلکه آنطور که گذشتگان ما فهمیده اند می فهمیم و متاسفانه سختی تفکر ما را از تلاش برای فهم دقیق تر و روشن تر دین باز می دارد. گذشتگان ما و خود ما در فهم دین دچار چه خطایی شده ایم؟ اینکه آمده ایم یک لایه دینی گرفته ایم و یه درون خودمانی که این درون را به لایه چسبانده ایم! گرفتید چه شد؟ اجازه بدهید یک مثال بزنم: ما نماز را می خوانی درست همانطور که در دستور آمده است، اما در بازار گرانفروشی می کنیم و می گوییم خب من هم در حال تلاشم و خدا هم حلال کرده یک سودی ببرم! بدون اینکه فکر کنیم و تلاشی کنیم ببینیم خدا تا چه مزان سود را برای ما محاز دانسته!  این می شود که دلالی یک شغل درجه یک به لحاظ درآمدی است و تولید می خوابد و چرخ کارخانه ها می ایستد و کارگرها بیکار! می بینید وقتی فهم درونی ما از از دین در واقع فهم خودمان است نه نه دین چه فاجعه ای رخ می دهد؟ چسباندن عمل و فهم خودمان به لایه بیرونی دین چنان خطری دارد که هیچ کافر معاندی نمی تواتد برای دین آنچنان خطر آفرین باشد‌. در فاجعه قتل مونا حیدری هم جامعه ما دچار این دوگانگی است! پیوند فهم ما با لایه بیرونی دین! غیرت لایه بیرونی دین است، این غیرت در لایه درونی خود محتوا و مفهومی دارد که باید کشف شود و همین فهم صحیح به جامعه منتقل شود تا فرهنگ جامعه با لایه دینی اش به درون دینی مزین شود و اگر چنین شود خدا می داند که چه اتفاقات خوشایندی خواهد افتاد! هیچ دختری به زور دیگران ازدواج نمی کند مگر نه اینکه در اسلام عقدی که رضایت دختر در آن نباشد باطل است! اصلا اگر اینطور نبود که می گفتند پدر دختر برادر دختر مادر دختر بیایید و سر سفره عقد به جای عروس بله بگوید! این بله گفتن عروس که خودش باید بگوید یعنی رضایت داشته باشد و زوری نباشد. در همین مساله اخیر می بینیم که دخر را در کودکی به جبر شوهر داده اند!  این هم نتیجه اجبار در ازدواج! در هر حال ما باید به فهم درست دین برسیم و فاصله فهم جامعه و فهم صحیح دینی را صفر یا لا اقل به حد اقل برسانیم. فهم دینی امان را درست کنیم همه چیزمان درست می شود ، اقتصادمان، سیاستمان، اخلاقمان و... تا فهم صحیح و روشن دینی به دست نیاید و جامعه تزریق نشود هیچ مشکلی از جامعه ما حل نخواهد شد. 

چهارم) قتل شاید یک حادثه باشد اما بریدن سر وجرخاندن سر بریده شده در خیابان های شهر جلوی چشم مردم شهر یک فاجعه است که از نظر حقوقی و جنبه عمونی جرم بی شک باید مورد توجه دستگاه قضایی قرار گیرد، عکس العمل سریع همراه با بالاترین حکم برای این سه نفر( شوهر، برادر شوهر و پدر) می تواند تا حدودی قلب های ناآرام مردم شهر را آرآم کند. و این کار شاید مانع از رخ دادن اتفاثات تلخ دیگری باشد که در راه است و اگر سرسری بگذریم از این امور بد بیشتر و فجیع تر خواهیم دید. امیدوارم دستگاه قضایی از این آزمون و میچ قضایی سربلند بیرون آید که جز سربلندی دستگاه قضا را نمی خواهیم. 

پنجم) برگردیم یه سخن اول: ما چرا زنده ایم؟ چرا کاری که کارباشد نمی کنیم؟ چرا گامی که مفید و موثر باشد بر نمی داریم؟ چرا بر مسیر صحیح نمی چرخیم و نمی رانیم

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ بهمن ۰۰ ، ۰۱:۴۴
محسن دیناروند
چهارشنبه, ۱ دی ۱۴۰۰، ۱۰:۲۰ ب.ظ

موفقیت

بسم الله الرحمن الرحیم

سلام 

 

موفقیت یعنی انجام آن کاری که مورد رضای خدا باشد، بقیه کارها شکست قطعی است. 

                                                                                                     محسن دیناروند

 

پی نوشت: اینکه عده ای می گویند امام حسین(ع) در عاشور به ظاهر شکست خورد ولی در باطن پیروزی از آن او بود سخت در اشتباه هستند چرا که آنها پیروزی ظاهر را در چیزی جز رضایت الهی می بینند. مفهوم پیروزی اشان اشتباه است. دست بر قضا پیروز ظاهری نبرد عاشورا جز لشکر مولا حسین(ع) نبود!  چرا که خدا با او بود.. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ دی ۰۰ ، ۲۲:۲۰
محسن دیناروند
جمعه, ۱۹ شهریور ۱۴۰۰، ۰۸:۵۱ ب.ظ

لذت ایمان

بسم الله الرحمن الرحیم 

با سلام‌ و احترام 

 

انسان آن زمان لذت ایمان را می چشد که دروغ را هرچند برای شوخی، ترک کند.

 

                                                                               امام علی(علیه  السلام)

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۹ شهریور ۰۰ ، ۲۰:۵۱
محسن دیناروند
شنبه, ۱۱ ارديبهشت ۱۴۰۰، ۱۱:۳۸ ب.ظ

درسی که مولا علی علیه السلام به معلمین آموخته است

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام خوبان همراه 

 

یک معلم باید محبوب باشد و با محبتش شاگردانش را به سمت رستگاری ببرد وگرنه هر کس دیگری هم می تواند معلم باشد. این را از بزرگ معلم تاریخ مولا علی علیه السلام آموخته ام. 

 

                                                                                                   محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ ارديبهشت ۰۰ ، ۲۳:۳۸
محسن دیناروند