پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»

۴ مطلب در مرداد ۱۴۰۲ ثبت شده است

شنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۱۹ ب.ظ

وحشتناک ترین دروغ تاریخ!

یا لطیف 

سلام

دین منهای اخلاق، بزرگترین و وحشتناک ترین دروغ تاریخ است. 
                                                                    محسن دیناروند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۲ ، ۱۶:۱۹
محسن دیناروند
شنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۴۰ ب.ظ

چه وقت ضرر منفعت است؟

یا لطیف 

سلام 

 

ضرر کمتر منفعت است. 

           محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۲ ، ۱۳:۴۰
محسن دیناروند
جمعه, ۶ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۴۳ ب.ظ

درسی از زینب(س)

بسم رب الزینب(س) 

سلام

اگر اخلاق به حد مرگش سقوط کرد برای احیای جهان از بندهای بی اخلاقی نباید ناامید شد و برای نجات از جهنم چنین وضعی باید کاری زینب کرد! ایستاد و حق را فریاد زد و رسوا کرد باطل را! 

آنچه زینب(س) به ما می آموزد این است که فریاد ها اثر دارد! 

                                                                 محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۴۳
محسن دیناروند
جمعه, ۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۱۲ ق.ظ

بررسی امکان دین منهای اخلاق!

بسم رب الحسین(ع) 

سلام 

 

آیا دین منهای اخلاق شدنی است؟ اگر بخواهم بر حسب آنچه که در روال پاسخگویی دارم به این پرسش پاسخی دهم لازم بود قبل از پاسخ،  مقدمه ای می چیدم و اگر این سوال موضوعی دیگر داشت به همان ترتیب قبل، اول مقدمه ای می گفتم و سپس پاسخ را! 

 

 اما عمق درد و التقاط و کج فهمی و فتنه گری در مساله دین منهای اخلاق هست که صبر را از من می رباید و وادارم می کند بی مقدمه پاسخ دهم که دین منهای اخلاق دروغ است، دین منهای اخلاق از دین سوی خدا نیست ، دین منهای اخلاق زشت ترین و لجن ترین برنامه است که می تواند نه فقط به بشر که به کل جهان آسیب برساند‌.

 

 اگر دیندار بی اخلاق به گمان خودش دروغ نمی گوید پس دچار توهم دینداری است و اگر این دو نباشد پس دین را نردبانی ساخته برای رسیدن به مقاصد و منافع شخصی اش! و اگر اینها نباشد در شناخت دین بد جور فریب خورده است!

 

اگر بخواهیم از تصویر دین منهای اخلاق دنیایی را نمایش دهیم می توانیم آن را در دنیای اهل یزید در عاشورا ببینیم و در مقابل دنیای اهل حسین(ع) نمایش دین بر محوریت اخلاق است. 

یزیدیان را نگاه کنید! درست ببینید! آنها خود را نه مخالف دین بلکه دیندار کامل می دانند و در مقابل حسین(ع) را خارجی! 

 

می خواهم شما را به مقایسه این دو شکل از دین دعوت کنم تا ببینیم وقتی از جایگاه اخلاق در دین حرف می زنیم دقیقا از چه چیز حرف می زنیم! 

 

یزیدیان آب را بر حسینیان بستند! بر طفل شیرخوار در آغوش پدر تیر سه شعبه زدند! انبوه حدود ۳۰ هزاری بر جمعیت حدود ۷۲ نفری تاختند!  با لشکری نظامی به خیمه ها و غیر نظامی ها یورش بردند! خانواده ها را بی هیچ ارتکاب جرمی به اسری بردند! سر بریده پدری را بر سیر نیزه به دختر سه ساله اش نشان دادند! که این حادثه اخیر منجر به شهادت دختر شد! و حوادث دیگری در صحنه عاشورا از طرف یزیدیان به همین شکل می بینیم! 

 

قصد روضه خوانی ندارم، می خواهم بپرسم کدام یک از این حوادث گفته و ناگفته در قبل اخلاقی است؟ و آیا یزیدیان بدون تکیه بر دین این اعمال را به انجام رساندند؟ 

 

می بینیم که ذره ذره این رفتارها و کردار ها نه که فقط غیر اخلاقی که کاملا ضداخلاقی بوده اند و دست بر قضا همه آنها به هر دلیلی همه آن اعمال زشت و نجس را با روکش دین انجام دادند که اگر نبود حکم خروج حسینیان توسط امثال قاضی شریح دست به چنین جنایاتی نمی زدند! آنها برای شهید کردن تک تک حسینیان نیت قرب الهی داشند! عجبا از این دینداری! 

 

این همه عمل ضد اخلاقی و دین داری؟! 

 

اما طرف مقابل را ببینیم؛ بخشیدن و نادیده گرفتن تمام ظلم های فردی که از صمیم قلب توبه کرده و در آغوش گرفتنش؟ توجه مدام به خانواده؟ نپذیرفتن ظلم؟ احترام به نظر و آزادگذاشتن یارانش بین رفتن و ماندن در نبرد؟ و خیلی موارد دیگر که بر همگان روشن است!  اینها چه رابطه ای با دین دارند؟ بله این گروه هم دین دارند اما با یک فرق دین اخلاق بنیان! 

 

حال کدام یک دین است؟ دین بی اخلاق یا دین اخلاق بنیان؟ تشخیص تفاوت این دو به راحتی مشخص است؟ آیا نیست؟ 

 

مثلا الان اگر در خیابان سر بریده یک پدر را حالا به هر دلیل حتی حق یا ناحق به دختر سه ساله اش نه اصلا به هر کس نشان دهند و بگردانند آیا این اخلاقی است یا ضد اخلاقی؟ 

 

اگر الان در خیابان چند نفر بیایند راه مردم را ببندند آیا این اخلاقی است یا ضد اخلاق؟ 

و هزار اگر دیگر که می توان ساده به نگاه اخلاقی و وجدانی به پاسخ آن ها دست یافت؟ 

بحث بر سر چه بود؟ سر رابطه دین و اخلاق؟ دین اخلاق بنیان در تقابل با دین منهای اخلاق! در نبرد عاشورا این دو شکل از دین را می بینیم با دو دنیای کاملا متفاوت و متضاد. 

 

دنیای حسنیان، دین اخلاق بنیانی است که سر همین نگاه اخلاقی است که حضرت زینب(س) می گوید: جز زیبایی چیزی ندیدم! و دنیای یزیدیان، دنیای دین منهای اخلاق است که در این دنیا همه چیز هست جز زیبایی ، زیبایی نمایش وجود خداست! آری خدا در دنیای یزیدیان نیست و این برای تاریخ روشن است چون زیبایی ندارد! زیبایی ندارد چون سراسر ضد اخلاق را داریم می بینیم از یزیدیان! 

 

سوال دیگری که لازم است پرسیده شود این است که آیا خدا سخن و عمل غیر اخلاقی یا ضد اخلاقی بروز می دهد یا اخلاق بنیان؟ قطعا پاسخ همه اخلاق بنیان بودن اعمال خداست.

 

 حال ابلاغ و یا پسندیدن عمل غیر اخلاقی یا ضد اخلاقی، آیا اخلاقی و عاقلانه است؟ پاسخ بدیهی است که نه! 

 

پس چگونه خداوند که خود اخلاقی است،دینی غیر اخلاقی برای بشر می فرستد!؟ پس نمی فرستد! دین خدا قطعا اخلاق بنیان است یعنی هرگز با اخلاق فطری انسان در تضاد نیست. 

 

لذا می توان به این مهم رسید که هر چه از اخلاق فاصله دارد به همان اندازه از دین توحیدی فاصله دارد و هر چه به اخلاق نزدیک است به دین توحیدی نزدیک تر! 

آری این یک واقعیت در مورد دین و دینداران است و یکی از معیارهای مهم تشخیص دین توحیدی از غیر آن و دیندار راستین از غیر آن همین توجه به معیار اخلاقی بودن است و فاصله اخلاقی اش با حق و ناحق، درست و نادرست، خوب یا بد!

 

به قلم: محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۰۱:۱۲
محسن دیناروند