پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»

۱۲ مطلب در دی ۱۴۰۰ ثبت شده است

پنجشنبه, ۳۰ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۴۱ ق.ظ

از انسان چه می ماند؟

بسم رب الفاطمه (س) 

سلام رفقای همراه 

 

از انسان، اخلاق است که می ماند. 

                          محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ دی ۰۰ ، ۰۰:۴۱
محسن دیناروند
چهارشنبه, ۲۹ دی ۱۴۰۰، ۰۹:۲۳ ق.ظ

روح خانواده

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام

 

مادر، زن و دختر، روح خانواده اند، همانطور که خانواده بی وجود این شخصیت ها بی روح است، همانطور هم جامعه بی توجه به حضور و نقش واقعی و حقیقی زنان، جامعه ای بی روح و مرده است.

                                                                                                     محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ دی ۰۰ ، ۰۹:۲۳
محسن دیناروند
يكشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۴۹ ب.ظ

عزت

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام عزیزان همراه 

 

انسان عزتمند خلق شده است، پس لازم است در انجام کارها به معیار عزت توجه کنیم، کاری که به ما عزت می دهد، همان کاری است که باید انجام دهیم و از کاری که ذلت می دهد باید دوری کنیم

                                                                                          محسن دیناروند 

 

پی نوشت: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ... قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۷۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۰۰ ، ۱۲:۴۹
محسن دیناروند
شنبه, ۱۸ دی ۱۴۰۰، ۰۷:۱۵ ب.ظ

دوست و دشمن

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام رفقا

دوستان و دشمنانت را در زمان غیابت بشناس، چه بسا آنان مدعی دوستی با تو هستند ولی در غیبات آنچنان نسبت تو نامردی می کنند که دشمن نمی کند و کسی را دشمن بدانی که در غیابت هیچکس جرئت حتی کمترین بدگویی را به تو نداشته باشد. 

 

                                                                                        محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ دی ۰۰ ، ۱۹:۱۵
محسن دیناروند
پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۴۲ ق.ظ

فاطمه(س) یک زن است!

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام عزیزان همراه 

این یک گزاره درست است که از زمان تولد تا شهادت، به حضرت فاطمه(س) از طرف جامعه مدعی اسلام ظلم ها و ستم های فروانی شد و حضرت(س) ناروایی ها و ناملایمات بیش از حد تصوری را دید نه فقط از دشمن خارجی که بیشتری سختی ها و شدائد ایشان را افرادی بر او روا داشتند که مدعیان صف اول اسلام و جانشینی پیامبر(ص) بودند. 

اگر حتی مساله خلافت و امامت، حق و باطل و این دست مباحث هم در میان نمی بود باز بر همه لازم بود به دوست داشتن پاره تن پیامبر(ص) و حتی اگر دوست داشتن هم در کار نبود واجب بود حفظ حرمت خانواده پیغمبر(ص) ، از همه این ها کوتاه بیاییم دیگر نمیتوانیم از این کوتاه تر بیاییم که لا اقل واجب بود که آزار و اذیت نبیند دختر پیامبر(ص) ، اما در تاریخ آنچه آمده بعد از پیامبر(ص) ، نه حضرت فاطمه(س) را دوست داشتند، نه او را احترام کردند و بلکه بر وی ظلم ها و ستم های بسیار شد که قلم ناتوان از بیان آنهاست! 

اینکه این ستم ها چرا بر فاطمه(س) گذشت؟ خود جای تحلیل جداگانه ای می طلبد اما مختصر اینکه ورود مسلمانان به قدرت سیاسی و حاکمیتی بدون داشتن تقوا آنها را به چنین جایی برد که در تاریخ می بینیم. این را هم بگویم تقوا یک مدل رفتار ظاهری نیست که مثلا سر نماز گریه کنی، یا پیشانی جای مهر باشد یا از این قبیل! تقوا یک برنامه عملی است که جز با شناخت درست دین و تفکر در دین به دست نمی آید! یعنی شما اگر کل روز را عبادت کنید اگر تفکر نداشته باشید نه تنها بی فایده است که ضررش قطعا بیشتر است!  در همه زمینه ها هم همین است، اخلاق هم همین است، شما کل روز را با مردم خوش رفتاری کنید اگر این اخلاق بدون پشتوانه تفکر باشد شما در واقع گرفتار بداخلاقی هستید و خود خبر ندارید و روزی چرک های این بداخلاقی ناشی از بی فکری سر باز خواهند زد و بوی تفعن آن را همه خواهند چشید! تفکر هم خودش راه و رسمی دارد. این دو دوتا چهارتایی که گاهی گمان می کنیم عقل ورزی هست! نه! ربطی به اندیشیدن ندارد و حیله است و نه تفکر! 

آنچه می خواهم به آن بپردازم این نکته ضروری است که آنچه بر فاطمه ستم شد بیشترش بلکه با کمی تامل همه اش از مدعیان داخلی دینداری بود؟ شما زندگی فاطمه(س) را نگاه کنید و یک لیستی از ستم های بر او را فهرست کنید! صاحبان ستم ها را بنویسید و دین آنها را بنویسید و سابقه آنها را ببینید! کسی که مدعی خلافت مسلمین است که بدون رزومه و بی ربط چنین ادعایی نمی کند که اگر چنیین بود هر کس دیگر مدعی خلافت می شد! پس واقعیت این است که آنان که بر بیشترین ستم را بر فاطمه(س) روا داشتند خود از مدعیان اصلی مسلمانی بودند چنانکه مدعی جانشینی پیامبر(س) را کردند و دست بر قضا مدتی هم در این مسند نشستند! شما نمی بینید که یهودی ها، مسیحی ها و حتی مشرک ها بر فاطمه(س) ستمی کرده باشند و سبب نزول اشکی از حضرت شده باشند! شما همه ستم ها و دردها و ناملایماتی که بر فاطمه(س) گذشت را ببینید، همه اش از جانب خودی ها بوده! اگر غیر این را سراغ دارید بیاورید! بگویید فلان یهودی، فلان کافر، فلان مسیحی، فلان مشرک بر فاطمه(س) ستم کرد و موجب اشک وی شد؟ هر چه خورده، از خودی ها بوده است! 

در آن زمان تفکیک مسلمانان که اینگونه نبود که اسم های مختلف داشته باشیم! همه مسلمان بودند! این را گفتم تا بگویم گمان نبریم که ما امروز شیعه هستیم دیگر هیچ ضلمی بر فاطمه( س) نمی کنیم! 

بله !  هرچه قدر که این گزاره درست است که فاطمه(س) را خودی ها آزار دادند همانقدر نیز درست است که ما نیز بر او ستم هایی کرده ایم! و این درد فاطمه(س) است که باید از خودی ها بچشد! نه لذت زیستن را و نه خوشی زنگی را! که درد زیستن را و تلخی روزگار را! 

این یک گزاره اشتباه و غلط انداز است که ما می پنداریم با برگزاری مراسمات نوحه و مداحی و سینه زنی و بکایی و سخنرانی و از این دست در کنار فاطمه(س) ایم و یار او و دوستدار او هستیم!  نه همانقدر این تصور اشتباه است که مسلمانان صدر اسلام تصور می کردند پیرو پیامبر(ص) هستند و با نام و لباس پیامبر(ص) داغ بر فاطمه(س) نهادند! 

ستم های ما بر فاطمه(س) بسیار است، اینکه حق خواهی و حق طلبی او را نمی بینیم و فریاد های او را نمی بینیم و او را در چادر خاکی و پهلوی شکسته خلاصه کرده ایم تا مباداحق طلبی فاطمه(س) گریبانمان را بگیرد! این آیا همان ستم برحضرتش نیست که فریاد های حق خواهانه او را نادیده می گیریم و او را پیگیر ارث پدر معرفی می کنیم؟ چه می خواهیم؟ گاهی گمان می کنم تصویری که از فاطمه(س) در جامعه ما ترسیم شده است که فرسنگها با فاطمه(س) فاصله دارد عمدی و از روی غرض است که اگر چنین باشد وای بر ما! وای بر ما که چنین تصویری از فاطمه(س) ساخته ایم که تا می پرسیم از فاطمه(س) چه می دانیم؟ پاسخ می دهیم که او الگوی خوبی برای رعایت حجاب زنان است، دیگر چه داریم که بگوییم؟ نمی گویم فاطمه(س) الگوی حجاب نیست! حرفم این است او را در این قبیل چیزها خلاصه کردن ستم بر اوست! اینکه مدام بر گریه هایش تاکیید می کنیم و سبب آن را نادیده می گیریم، اینکه مدام بر پهلوی شکسته او تاکیید داریم و تمام ستم های بر او را در همین خلاصه می کنیم و نمی گوییم چه بر امت مسلمان گذشت که بعد از مدت کوتاهی پس از پیامبر(س) بر فاطمه(س) چنین شد؟ این  ندیدن ها و نیاندیشیدن ها و خلاصه کردن ها ستم های ناروایی است که ما بر فاطمه(س) وارد آورده ایم؟ ما که علت گریه های او را نمی دانیم، ما که عبت شکستن پهلوی او را نمی دانیم،ما که نمیدانیم علت ستم های بر او چه بود قطعا به ستم های گذشتگان بر او دامن خواهیم زد و چه دردی بالاتر از این که نام فاطمه(س) بر وی ستم شود؟ 

از ستم های جدی و بزرگی که در طول تاریخ و به ویژه الان ما بر فاطمه(س) روا داشته ایم این است که او را زن ندیده ایم! و زنانگی او را فقط در دختر خوبی برای پیامبر(س) بودن، در همسر خوبی برای علی(ع) بودن و مادر خوبی برای فرزندانش و حجابش دیده و خلاصه کرده ایم آن هم در بهترین حالتش! نه که فاطمه(س) همه اینها نباشد ! نه، هست و اینها همه فاطمه(س) نیستند! بلکه او به عنوان یک زن کارهای اجتماعی و سیاسی و اخلاقی بیشتری از مرد بر دوش می کشد ، خدا به واسطه زن بودن از او توقع بیشتری دارد در اخلاق و اجتماع و نقش آفرینی تاریخی در جامعه انسانی، همانطور که از مرد توقع بیشتر جسمی می رود . البته اینها به صورت عمومی است و اسثناهایی دارد. 

فاطمه(س) قبل از اینکه دختر پدری باشد و همسر مردی باشد و مادر فرزندانی باشد زن است! اگر ما که مدعی فاطمه(س) دوستی و فاطمه(س) یاوری هستیم‌ زن بودن فاطمه(س) را بپذیریم، جامعه ما دچار این همه ستم بر زن نمی شود! 

ما می گوییم فاطمه(س) بزرگ است و افضل است و علت خلقت جهان! خب درست اما به من بگویید این همه عظمت زن هست یا نه؟ اگر زن است‌پس زن چه کم از مرد دارد و بلکه بالاتر می رود! 

خدا هیچوقت در قرآنش  به قول امروزی ها جوک نگفته! می دانید چرا؟ چون خواسته بگوید آهای مردم من در این قرآن با کسی شوخی ندارم! همه اش جدی است بی شوخی! ولی ما با بی اعتنایی به مفاهیم بلند آن گاهی شوخی می گیریم! آقا جان قرآن را جدی بگیریم. شوخی که نیست حرف خدا! قرآن در دو جا تولد دختر را بالاتر می داند از پسر!  و هیچگاه تولد پسر را اشاره نکرده بالاتر است! کجا!  بروید آیه ۳۶ سوره آل عمران را بخوانید در وصف عظمت مریم(س) و جای دیگر سوره کوثر! در هر دو جا جامعه پسر داشتن را خوب و دختر داشتن را ضعف می پندارد اما می بینید که خدا چه می گوید؟ خدا دختر دار شدن را بالار و خیر کثیر می داند. در هر دو جا از دو زن بقای نسلی قرار می دهد که از بین نمی رود! یعنی شما مریم(س) ببینید و نسل او را! و فاطمه(س) را ببینید و نسل او را! اگر این دو به جای دختر  پسر بودند الان چه می شد؟ نسلی نمی ماند و ابتر می شد، اما واسطه ابتر نشدن نسل پیامبر(س) یک زن است! و این خنده دار است که ما فاطمه(س) را ضامن بقای نسل پیامبر(ص) می دانیم ولی هیچ زن دیگری را صاحب این انتقال وارثت نمی دانیم! مزخرف است هر تحلیلی که پشت این قضیه باشد! خودمان را فریب ندهیم. باید زن بودن فاطمه(س) و مریم(س) را بپذیریم و اگر بپذیریم آنوقت می شود قدم هایی برای عدالت و دفاع از حقوق زنان برداریم. 

خداوند در قرآن بارها و بارها به صورت نظری در دفاع از حقوق زن پرداخته ولی به مباحث نظری اکتفا نکرده و دو نمونه زن بارز را در قرآن آورده که مبادا شک و شبهه ای در میان باشد! مریم(س) و فاطمه(س)، آری این ظلم بزرگی است این دو را از زن بودنشان جدا کرده ایم تا به واسطه آنها جنس زن به عظمت خودش نرسد در جامعه ما! 

اگر زن بودن فاطمه(س) و مریم(س) پذیرفته شود بسیاری از نابرابری ها بر علیه زنان در جامعه ما و بسیاری از تصورات اشتباه و نا حقی های محرز در حق زنان جامعه از بین می رود و تکلیف تمام سخنان و گفتارهایی که قرن ها بر علیه زن به نام اسلام زده شده است روشن می شود و ساختماد بدقواره ای که ما مسلمان ها از جایگاه زن در جامعه خودمان ساخته ایم ویران می شود و ساختمانی نو با نظام فکری اسلامی که صحیح است در مورد زن بنا نهاده خواهد شد. 

یک مدل دیگر از ستم بودن ندیدن زن بودن فاطمه (س) این است که زنان جامعه را محروم ساخته ایم از الگوی حق طلبی و مقاوت و کرامت انسانی یک زن به عنوان عضو فعال و مطالبه گر در جامعه! به زنان چنان گفته ایم که فاطمه (س) تنها و تنهاهمسر خوبی بود، دختر خوبی بود، مادر خوبی بود، حجاب خوبی هم داشت! اگر می خواهی فاطمی باشی همین ها را باش و دیگر هیچ! زنان جامعه هم شوربختانه در اکثر مواقع پذیرفته اند چنین الگویی را! اما فهم صحیح و ترسیم صحیح فاطمه(س) به زنان جامه الگویی می دهد که برای جامعه جریان ساز و پیشرو باشد‌‌ . 

پس وقتی در مورد فاطمه(س) سخن می گوییم باید بپذیریم که او یک زن بود و در مورد یک زن حرف می زنیم، زنی که عظمت و شکوه دارد و در هر زمینه از خوبی در اوج و قله است، پس با نادیده گرفتن زن بودن فاطمه(س) و ستم روا داشتن به زنان و دختران بر او ستم نکنیم. 

 

 

   به قلم: محسن دیناروند 

 

پی نوشت۱: این یادداشت همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) نگاشته شده است. باشد که مورد رضای حق تعالی واقع گردد. 

پی نوشته۲: شهادت مظلومانه حضرت فاطمه را به همه شما خوبان تسلیت عرض می کنم به امید آنکه پیرو حقیق حضرتش باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۰۰ ، ۱۱:۴۲
محسن دیناروند
يكشنبه, ۱۲ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۵۶ ب.ظ

تنهایی

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام

 

نمی توان کسی که تنهایی را انتخاب می کند را از تنهایی در آورد.

 

                                                                     محسن دیناروند 

۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ دی ۰۰ ، ۲۳:۵۶
محسن دیناروند
سه شنبه, ۷ دی ۱۴۰۰، ۰۸:۵۵ ب.ظ

ذلت متکبرین

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام 

 

متکبرین حتی در زمان قدرت، در چشم مردم خوارند و پس از قدرت فقط برذلتشان افزوده می شود. 

                                                                                              محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۰ ، ۲۰:۵۵
محسن دیناروند
سه شنبه, ۷ دی ۱۴۰۰، ۰۸:۴۸ ب.ظ

ذلیل تربن افراد

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام خوبان همراه

 

از سنت های خدا این است که متکبرین، ذلیل می میرند و در آخرت ذلیل ترین جهنمیان هستند‌.

                                                                                                 محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۰ ، ۲۰:۴۸
محسن دیناروند
سه شنبه, ۷ دی ۱۴۰۰، ۰۲:۵۷ ق.ظ

عاشق شدن!

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام خوبان همراه 

 

در زندگی، اگر عشق نباشد، هیچ چیز خوب دیگری هم نیست و تنها راه خوب زیستن عاشق شدن است و دنبال هیچ راه دیگری نگردید. 

 

                                                                               محسن دیناروند

 

پی نوشت۱: اخلاق هیچ گاه جای عشق را نمی گیرد. شما می توانید اخلاقی زندگی کنید، می توانید بر اساس فطرت، غریزه یا هر چیزی دیگری زندگی کنید اما عاشق نباشید، حتی می تواند هم را مراعات کنید و یا در عین اختلافات شدید زندگی مسالمت آمیز داشته باشید، یا با ثروت و... ولی هیچ کدام از اینها جای خالی عشق را در زندگی شما پر نمی کند و هرگز نمی توانید مدعی باشید بی عشق زندگی خوبی دارید چون زندگی خوب یک تعریف دارد و آن زندگی عاشقانه است. آن چیز که شما بدون عشق فکر میکنید زندگی خوبی است؛ نه! در بهترین شرایطش یک زندگی عادی است نه بیشتر‌. این را فراموش نکنید! زندگی خوب زندگی عاشقانه است، پس لازم است عاشق شدن! 

پی نوشت ۲: نترسیم از گفتن عشق؛ خجالت نکشیم از گفتن عشق، دروغ نگوییم و ریا نکنیم در عشق! به لجن نکشانیم عشق را! 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ دی ۰۰ ، ۰۲:۵۷
محسن دیناروند
دوشنبه, ۶ دی ۱۴۰۰، ۰۵:۲۸ ب.ظ

شش چاه زندگی

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام 

 

تعصب، غرور، قدرت، شهوت ، بی تقوایی و توهم دینداری چاه های عمیق و بی آب زندگی هستند. همیشه باید مراقب این شش چاه زندگی باشیم که گرفتارشان نشویم! 

                                                                                                          محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ دی ۰۰ ، ۱۷:۲۸
محسن دیناروند