پنجشنبه, ۷ دی ۱۴۰۲، ۱۱:۴۴ ب.ظ
چشم های تو ( ۹)
یا لطیف
سلام
نیست چاره ای انگار
دست به دست باید دهیم
تا بسازیم با هم
قصه ای زیبا در قلب این دوران
تا با دست های خود زنده کنیم جهان را هم
میان این همه تنهایی هامان
بسازد عشق، باز خانه ی ما را
بشکند بغضِ پیرِ حنجره های بسته را
یکصدا باید فریاد شد و ساخت با هم
خوشی هامان را کنار هم
باید برسیم به قصه هایی که آخرش
شبیه چشم های تو
روشنیِ چشم های من باشد
شعرِ محسن دیناروند
۰۲/۱۰/۰۷