پرسش عاشورایی ۲
#پرسش_عاشورایی ۲:
چه چیزی باعث شده تا عاشورا مثل قدیم شور و شوق نداشته باشد و مردم مثل قدیم اعتقاد ندارند؟
#پاسخ:
بزرگواری تعریف می کردند که روزی یکی از دوستان گفتند گندم ها هم گندم های قدیم، گفتم چطور؟ گفت: وقتی بچه بودیم گندم ها خیلی بلند بودند ولی الان کوتاه تر شده اند! در جمع هم برخی ها تایید کردند! ولی واقعیت این نبود! واقعیت برمی گشت به زاویه دید بیننده! وقتی آن شخص بچه بوده چون قدش کوتاه تر بوده لذا گندم ها را بلند می پنداشته و الان که قدش بلند شده و از بالا نگاه می کند می بیند که گندم ها کوتاه هستند! حالا آیا گندم ها نسبت به گذشته کوتاه تر شده اند؟ نه! این ما هستیم که زاویه دیدمان ممکن است به فراخور زاویه دیدمان به موضوع، باعث تغییر دیدگاهمان به موضوع می شود.
در مسئله اینکه فضای عاشورای قدیم با جدید فرق کرده هم همین مهم صدق میکند! عاشورا همان عاشوراست ولی ممکن است ما فضای خودمان را تغییر داده ایم و به فراخور آن نگاهمان به عاشورا هم فرق کرده باشد!
وقتی ما در فضای به شدت مادی گرا و به قول ساده تر در دنیای پول دوستی زیست می کنیم خب باید هم فضای ما نسبت به عاشورا هم فرق کند! بله زاویه دیدمان نشانگر حال و هوای ما در مواجهه با عاشوراست.
در هر زمان از تاریخ را هم نگاه کنیم حال و هوای افراد نسبت به عاشورا متفاوت بوده! برخی به شور حسینی توجه ویژه داشته اند! برخی نگاهشان به عاشورا تحلیلی است، برخی نگاهشان سیاسی و ... همه این اقشار هم الان نگاه کنید هستند! در آینده هم خواهند بود!
حالا سوال مهمتر می تواند این باشد که ما می خواهیم با چه فضایی نسبت خود با عاشورا را رقم بزنیم تا به تناسب آن در مناسب ترین رویکرد عاشورایی واقع شویم؟
این امر مستلزم دریافت صحیح نه فقط از حادثه عاشورا بلکه از کلیت اسلام است. چرا که همین امام حسین(ع) در زمان امام حسن(ع) در کنار صلح امام عصر(ع) با معاویه تمام قد ایستاد و در عاشورا در برابر یزید به قیام ایستاد!
لذا درک و فهم صحیح از دین راه مطلوبی است که می تواند به تناسب درست فضای زیست ما با فضای زیست دینی کمک و هماهنگی بیشتری بین این دو پدید آورد!
این فهم لازم است دارای پشتوانه تحلیلی منطبق با قرآن، عقل، اخلاق، روایات و تاریخ صحیح باشد و هر چه فهم ما از دین به طور عام و عاشورا به طور خاص از این رویکرد فهمی دورتر باشد به همان نسبت فضای ما از آن دور و هرچه در فهممان از رویکرد مطلوب بهرهمند شویم به فضای دین و عاشورا نزدیکتریم!
از این رو ما برای سلامتِ زیست دینی و عاشورایی سه مسئولیت عمده داریم یکی تلاش برای فهم مطلوب دین و عاشورا که با روش فهم مطلوب که در پیشتر به صورت مختصر بیان آن رفت به دست می آید و مسئولیت دوم اینکه در مقام درک و فهم نمانیم! چرا که فایده فهم باید در زیست آدمی دیده و تجربه شود، لازم است این درک و فهم بیاید در زیست فردی و اجتماعی ما! مثلا نمی توانیم بهداشت را از ارکان دین بدانیم و در عزاداری حسینی ظروف یکبار مصرف را به زمین بسپاریم! یا حسین علیه السلام را نماد توجه به حق الناس بدانیم ولی برای عزای حسینی راه راه و خیابان را بر مردم ببندیم!
و اما مسئولیت سوم، مسئولیت اجتماعی ماست! یکی از مسائل عاشورا مسله اجتماعی است! می خواهد فساد را از اجتماع بردارد نه فقط از فرد! ما اگر می خواهیم به فضای بهتری نسبت به عاشورا و دین برسیم ناچاریم نسبت به حوزه اجتماعی نگاه فعالانه ای داشته باشیم نه منفعلانه!
در نگاه اجتماعی نیز لازم است نگاه عدالت محور و حق گرایانه در اولویت باشد.
نکته قابل ذکر مهم دیگر اینکه گاهی ما حسین علیه السلام و دین را در خودمان منحصر می دانیم و گرفتار بیماری تقریبا سخت علاج خودحق پنداری و انحصارطلبی در دین می شویم یا یک وقت هایی دین را در یک جریان خاص خلاصه و منحصر میکنیم.نه! هر دو این ها یک درد و بیماری است. در بهترین حالت باید بگوییم ان شالله که ما به حق نزدیک تریم! ولی راه علاج این درد هم همین است که بسنجیم که کدام راه به عقل و اخلاق نزدیک تر است!
در واقع به طور خلاصه می توان گفت ان فهمی که اخلاق بنیان و عقل بنیان هست به فضای فکری و زاویه دید عاشورا به طور خاص و فضای فکری دین و زاویه دید دین به طور عام نزدیکتر است! لذا در این زمانه دین را با معیارهای مطلوب بسنجیم مناسبتر است!
#دکتر_محسن_دیناروند