پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
آخرین مطالب
يكشنبه, ۲ آبان ۱۴۰۰، ۰۸:۳۵ ب.ظ

به کودکانمان چه چیز بیاموزیم؟

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام عزیزان 

همه ما دوران کودکی امان را یادمان هست! و حتما یادمان هست چقدر دوست داشتیم مهارت های مختلفی را به دست بیاوریم! 

شنا کردن را دوست داشتیم، دوچرخه سواری را ، دوست یابی را، میهمانی رفتن را، میهمان آمدن را هم، ماهی گیری را،  اردو رفتن را، مستقل سفر کردن را، خوب تماشا کردن را و حتی از دیوار بالا رفتن را هم دوست داشتیم! ( برای بازکردن در خانه وقتی کسی خانه نبود! و کلید نداشتیم!) 

هر کسی بسته به علاقه اش یادگیری های مهارت های خاصی در دوران کودکی اش را دوست میداشته ولی احتمالا بیشتر مواقع توسط خانواده یا مدرسه سرکوب شده ایم! ممکن است شما شنا کردن را یا دوچره سواری را آموخته باشید، مهارت هایی که من بلدش نیستم اما قطعا چیزهایی دوست داشته اید که بهشان نرسیده اید و هنوز هم که هنوز است مثل من غصه اش را می خورید!  و در این زمینه هم دردیم! 

یادم هست در دوره ابتدایی ، کلاس پنجم بودیم و حوالی بهار بودیم که در این ایام کوچ عشایر متداول است. ما رفتیم بیرون از مدرسه و داشتیم از مشاهده کوچ عشایر لذت می بردیم و مثل اکثر دهه شصتی ها هم عاقل بودیم و مواظب خودمان بودیم که مدیر  یکهویی از راه رسید  و ما را برد دفترش و با چوب حسابی از پسمان برآمد و زده شدیم از کوچ عشایر! در صورتی که او می تواست ما را ببرد داخل کوچ و خودش بشود یک خاطره توپ برای ما و از زندگی عشایر سختی ها و زیبای هایش بیشتر آگاه و آشنا شویم. 

یا یادم هست کلاس چهارم زنگ هنر،  معلم به ما تکلیف داد که شعر توانا بود هرکه دانا بود را خطاطی کنید . من به نی و جوهر علاقه مند بودم و ته خطی هم داشتم!  نوشتم و نگاه کرد به نظرش قشنگ آمد و گفت خیلی قشنگ است ولی چون برادرت برایت نوشته یک نمره ۱۶ زد توی دفتر خطم! و بیزار شدم از خطاطی و... 

یا مثلا یادم هست کلاس اول عروسی برادرم بود و خانواده تاکید داشتند مدرسه بروم! با هزار گریه و بدبختی رفتم یه جورایی از مدرسه فرار کردم. مراسم هم انقدر که باید بهم نچسبید، آخر کسی نبود بگه من یک روز مدرسه نروم چه اتفاق وحشتناکی برایم خواهد افتاد؟ و خاطره های فراوان دیگری که مجال بیان نیست! 

مطمئنم شما هم فراوان از این خاطره ها دارید که چقدر زده اند زیر استعداد و مهارت هایتان و اگر چنین خاطراتی ندارید خیلی عجیب است چرا انیشتن نشده اید! 

 کودک جماعت دوست دارد تجربه کند، و مهارت بیاموزد فقط حیف که قدرت لازم برای اجرای آنها ندارد! و وابسته است به تایید و همراهی ما به عنوان خانواده و مدرسه. 

بگذاریم کودکانمان آنچه را دوست دارند تجربه کنند. علایقشان را بشناسند و بروز دهند. اجازه بدهیم شکست بخورند و بلند شوند و بیاموزند زندگی همه اش برد یا همه اش باخت نیست! به جای امر و نهی و ممانعت همراهی اشان کنیم مثل یک راهنمای خوب. 

نگران دوست داشتنی های کودکانمان نباشیم آنها لوح سفیدند چیز بدی نمیخواهند مگر ما این وسط موش بدوانیم! 

خلاصه حرفم این است که اگر ما به کودکانمان اجازه تجربه زندگی ندهیم و فرصت مهارت ورزی و مهارت آموزی را از آنها دریغ کنیم بعدها حسرت هایی در دلشان خواهند ماند که با هیچ چیز دیگری جبران نمی شود. و از طرفی اگر می خواهیم بیشترین خیر و خوبی را در حق کودکانمان، تقدیمشان کنیم، این است که بگذاریم خودشان را کشف کنند، تجربه کنند و مهارت هایی که دوست دارند را به درستی بیاموزند‌ و ما به خوبی در این مسیر نقش همراه و راهنمای خوب را ایفا کنیم.‌

این را هم لازم است یاداوری کنم برای مهارت ورزی نباید به کودکمان فشار بیاوریم که تو باید حتما فلان مهارت،مثل زبان یا شنا یا هر چیز دیگری  را بیاموزی یا نباید فلان مهارت را مثل بازیگری یا موسیقی را بیاموزی، یادمان باشد ما فقط نقش راهنما و همراه را ایفا کنیم. 

 

                                                                      محسن دیناروند 

نظرات  (۱)

کاش معلم تفکر و سبک زندگی ماهم اندکی شیوه زندگی را بلد بود ....

کلاسی که همه چیز در آن فهمیدم جز زندگی 

و ای کاش دبیر دینی میگفت که دین چیست و چگونه باید زیست 

دینی کلاسی که در آن همه چیز بود جز دین ........

 

 

وقت با ارزش و عمرم رو صرف مدرسه ای کردم که چیزی ازش یاد نگرفتم پدر و مادر هم که رسما بیخیال بودن کاش حد اقل زندگی رو تعریف میکردن علایقم رو یه کاریش میکردم اما این همه سال با نادانی زندگی کردن خیلی بد بود 

پاسخ:
سلام، لطف دارید. ان شالله که موفق باشید‌. 
متاسفانه در آموزش و پرورش ما اهمیتی به تفکر و سبک زندگی نمیدهند. 
اصلا نتنها مهم نیست بله و دفنش می کنند‌. 
می پذیرم آموزش و پرورش ما در همه زمینه ها چه و حتی آموزش هم ضعیف عمل می کند. 
اما صحبت زیاد است در این مورد که مجالمان اندک است. 

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی