پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
آخرین مطالب
جمعه, ۲۴ شهریور ۱۴۰۲، ۰۲:۲۶ ق.ظ

لزوم و ضرورت توجه به بدیهیات فکری و دینی!

بسم رب الرسول الله (ص) 

از نشانه های انسانِ بی فکر این است که باید بدیهیات را هم برای او اثبات کرد! 

برای نمونه اینکه خورشید گرمابخش است یا 
تابستان گرم است این ها یک سری امر بدیهی هستند و نیاز به اثبات برای اهل فکر ندارند! 

اما وقتی یک بچه سه چهار ساله در وسط تابستان به قصد بیرون رفتن مدام اصرار می کند حتما باید کاپشن بپوشم چون او در محیط منزل جلوی کولر سردش است، قانع کردن او به اینکه الان تابستان است و خورشید گرمای بیشتری می تاباند در نتیجه هوا گرم است و امکان بیرون رفتن با کاپشن نیست و یا اینکه اگر الان با  کاپشن بروی مردم به ما می خندند نشدنی است چرا که او قوه تفکر برخوردار نیست و نمی تواند این بدیهیات را در آن واحد تحلیل کند، روانشناسان در چنین مواردی به والدین توصیه می کنند که بگدارید کودک شما این خواسته اش را تجربه کند و در همین تجربه کردن هاست که بدیهیات را فرا میگیرد و بزرگتر که شد از این امور بدهی با تحلیل خود یک زیست مناسب بر می سازد! 

در امور تجربی مثل آنچه در مثال بالا آمد کار آسان است و انسان ها با کسب تجارب زیسته به امور بدیهی باورمند می شوند اما در امور نظری بسیار کار دشوار است و گاهی هم به امری ناممکن تبدیل می شود و از همین رو توصیه می شود که در همان کودکی به فرزندانمان نحوه بهره گیری از فکر را بیاموزیم و به او اجازه دهیم تا فکر کردن را مدام تجربه کند، از او نظر خواهی کنیم حتی در خرید های بزرگ مثل خرید خانه! بگذاریم فرزندانمان فکر کنند و از آن لذت ببرند تا امور بدیهی نظری و فکری برایشان روشن و اثبات شده باشد نه اینکه به خاطر فقدان بهره گیری از تفکر نیاز باشد در بزرگسالی برایش نکات بدیهی فکری و نظری اثبات شود. 

برای نمونه اینکه این امر بدیهی که اعتماد به فرد ناشناس و ناآزموده در اجتماع می تواند به فرد آسیب مالی، جسمی، روحی و... برساند را اگر در کودکی به فرزندمان نیاموزیم و اینچنین تربیتش نکنیم سخت می شود در بزرگسالی او را به این مهم رساند مگر احتمالا به تجربه سنگین و یا جبران ناپذیری! 

بحث ما اینک در امور دینی سنگین تر می شود چرا که از طرفی مباحث دینی به عمق بیشتری از تفکر نیازمند است و کار را سخت تر می نمایاند‌ و از طرفی اگر شناخت دین از کانال صحیح خودش اتفاق نیافتد و امور اشتباهی به عنوان امور بدیهی در ذهن گنجانده شود به خاطر وابستگی اش به امور مقدس تغییر دادن این شناخت کار به شدت دشوارتری از سایر امور و علوم نظری است.
 
نمونه دینی اش اینکه معصومین(ع) در نظر ما رابطه عینیت دارند نه مِثلیت! و این امری بدیهی به شمار می آید‌. 

یعنی آنچه امام علی (ع) کرد همان است سایر معصومین(ع) می کردند و تمام. 

برای روشن شدن تفاوت رابطه های عینیت و مثلیت به مثال یکی از اساتیدم اشاره می کنم که عرض کردند: وقتی یک رئیس جمهور به سفری می رود، محافظینی با خود همراه دارد، از محافظین هم مثل رئیس جمهور پذیرایی می شود یعنی همان غذا، همان میوه، همان هتل و از این تشابهات اما آیا جایگاه رئیس جمهور با محافظ یکی می شود؟ نه! این رابطه محافظ و رئیس جمهور اینجا رابطه مثلیت است چون از محافظ مثل رییس جمهور پذیرایی می شود اما رابطه معصومین(ع) با هم چنین رابطه ای نیست بلکه رابطه عینیت است یعنی عین هم و هم جایگاه و هم شان! 

طبق آنچه به آن پرداخته شد این یک امر بدیهی است که اگر امام حسین(ع) در جریان  نبرد با معاویه بود همان پیمان صلحی را می بست که امام حسن(ع) بست و اگر امام حسن(ع) در واقعه عاشورا بود همان می کرد که امام حسین(ع) با قیام بر علیه دستگاه ظالم یزید کرد.  پس بدیهی است که هر معصوم عین آنچه گفت و می زیست که هر معصوم(ع) دیگر! 

و برخی چون این اصول بدیهی فکری را نمی شناسند گمان اشتباه می برند نسبت به صلح امام حسن(ع)  و یا قیام امام حسین(ع) و اموری از این دست! 

برخی می گویند کاش امام حسن(ع) در برابر معاویه قیام می کرد تا تاریخ اسلام به عاشورا نیانجامد و از این رو به امام حسن(ع) معترض هستند و برخی دیگر به امام حسین(ع) که چرا مثل امام حسن(ع) صلح نکرد تا واقعه عاشورا اتفاق نیافتد. 

 این دو دسته گمان می برند که این دو امام(ع) دو روش متفاوت داشته اند در صورتی که اینگونه نبوده و نیست  بلکه راه و روش و عمل معصومین(ع) عین هم هستند و هر معصوم(ع)   مطابق ظرف زمان و مکان و سایر امور موثر در تصمیم گیری و عمل، تصمیم گرفته و عمل کرده اند. 

با توجه به این مهم می توان به بسیاری از شبهات دیگر نیز پاسخ داد مثل این شبهه که چرا برای امام حسین(ع) اینقدر زیاد و پرهیجان سوگواری می شود ولی برای سایر معصومین(ع) به ویژه پیامبر(ص) ،امام علی(ع) و حضرت فاطمه(س) اینچنین سوگواری نمی شود؟ 

پاسخ می تواند واضح باشد با آن اصل بدیهی رابطه عینیت بین معصومین(ع) که ذکر شد! 

ما وقتی برای امام حسین(ع) سوگواری می کنیم عین سوگواری برای سایر معصومین(ع) است! و از نظر ما بین معصومین هیچ تبعیض و اختلافی نیست

 و از طرفی دیگر احترام به هنجارهای مثبت اجتماعی یک امر بدیهی اخلاقی است حال آنکه به لحاظ نحوه وقوع حادثه کربلا در میان اجتماع مسلمین نحوه سوگواری برای امام حسین(ع) متفاوت است لذا به این هنجار اجتماعی مثبت لازم است احترام بگذاریم. 

و اصل بدیهی دیگر اینکه از هیچ معصومی دنبال برتری جویی از معصوم دیگری نیست که به هم حسادت کنند یا رقابت جویند و چنین رذیلت هایی در وجود مقدس و مبارک ایشان نیست که اگر می بود معصوم نمی بودند لذا از طرف خود معصومین(ع)  هم این مساله تبعیض یا مسائل منفی نیست و این دست شبهات و مسائل از روی عدم توجه به این نوع از بدیهیات ساخته و نشر داده میشود که اگر ما متوجه این امور بدیهی نباشیم یا خود  _خدا نکند_ دچار تردید می شویم یا  پاسخ هایی می دهیم که بر شبهه می افزاید. 

به قلم: محسن دیناروند 

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۲/۰۶/۲۴
محسن دیناروند

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی