پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
بایگانی

۳۸ مطلب با موضوع «قرآن و عترت» ثبت شده است

دوشنبه, ۱۷ مرداد ۱۴۰۱، ۱۰:۴۵ ب.ظ

... و اکنون زینب(س)

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام

                                                   ... و اکنون زینب(س) 

آنچه که حسین(ع) در برابر طغیانِ یزید انجام داد بیشتر از آنکه نشانگر هر چیزی باشد نمایشگر بلوغ فکری بشر در برابر شهوترانی های جریانی از بشر است که موجب شده تصویری در اوج زیبایی از برتری حق در برابر باطل برای انسان ها بسازد و اکنون زینب(س) در اوج تمام دردها و رنج ها تمام وجودش را برای نشر این زیبایی گذاشته است که بی شک تماشا و درک این زیبایی های عاشورا داغ های بزرگ را دل زینب(س) قابل تحمل کرده و موجب صبوری حضرتش شده است و اینک ما اگر دوستدار  زینب(س) هستیم باید دریابیم که آنچه موجب خوشحالی و رضایت زینب(س) از ما می شود این است که زیبایی های عاشورا را درست دریافته و آن ها را به شیوه احسن نشر دهیم که گویی غیر این، راه دیگری برای زینبی شدن نخواهیم داشت و همه راه های دیگر، ما را از این جریان شیرین بشری دور خواهد کرد. 

                                                                                محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ مرداد ۰۱ ، ۲۲:۴۵
محسن دیناروند
يكشنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۱، ۰۳:۲۰ ب.ظ

یاری حسین(ع) چگونه ممکن است؟

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام

 

از مولا حسین(ع) چه می خواهیم؟ برای درک بهتر این مهم بهتر است لیستی از حوائج خود را فهرست کنیم؟ مسکن، ماشین، شغل، ثروت، قدرت واز این دست، کجاست ایمان؟ کجاست فهم درست دین؟ کجاست تقوا؟ کجاست شهادت؟ اگر هم گاهی از معنویات می خواهیم برای تامین منفعت شخصی خودمان در آخرت هستیم، پس اگر درست و دقیق بنگریم خواهیم دید دقیقا چیزهایی از حسین(ع) می خواهیم که حسین برای هیچکدام از آنها قیام نکرد و ما امروز گرفتار چنین وضعی هستیم که شناخت درستی از آرمان قیام حسینی نداریم که برای دریافت آن متوسل به حضرت(ع) شویم. باید به شیوه صحیحِ علمی و با تفکر الهی به سمت حسین(ع) رفت تا بتوان اورا یاری کرد وگرنه با شمشیر حسین(ع) بر او خواهیم تاخت! 

                                                                                               محسن دیناروند 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۱۵:۲۰
محسن دیناروند
يكشنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۱۰ ق.ظ

شیوه معقول تر!

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام 

برای یافتن حسین(ع)، او را میان هیئت ها جستجو کردیم ولی افسوس که حسین(ع) را در میان مداحی ها، روضه ها، شئون مجالس، عادات هیئت ها، نذری ها و سخنرانی ها گم کردیم. برای یافتن حسین باید به جستجو ادامه دهیم اما به شیوه معقول تری! 

                                                                                                     محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۱:۱۰
محسن دیناروند
يكشنبه, ۱۶ مرداد ۱۴۰۱، ۰۱:۰۱ ق.ظ

هیئت، ما و حسین(ع)

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام 

هیئت هیئت شدیم تا شاید به خیال خودمان به این شیوه ی رندی، حسین(ع) را مال خود کنیم و اینگونه همه منافعِ خود را با او تضمین کنیم  در حالی که حسین(ع) متعلق همه ی انسان ها و در مجالس هم گرایی انسان هاست و او اول به دنبال اصلاح منافع و سپس تامین منافع همگان است.

                                                                                                      محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ مرداد ۰۱ ، ۰۱:۰۱
محسن دیناروند
دوشنبه, ۱۵ فروردين ۱۴۰۱، ۰۵:۰۰ ب.ظ

ترجمه سوره فلق

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام

 

در روز دوم ماه مبارک رمضان ۱۴۰۱ شمسی ترجمه سوره فلق تقدیم حضورتان می گردد.

 

 

                    به نام الله، همان مهربانی که رحمتش همه گیر است

 

بگو: به صاحب و پرورش دهنده فلق پناه می برم( فلق نام دره یا چاهی در جهنم است که جهنمیان برای فرار از آن به دنبال پناه هستند_ طلوع صبح)(۱)

از تمام شرهایی که مخلوقات خداوند (با اراده و اختیار خودشان) بروز می دهند(۲) 

(و همچنین پناه می برم به الله) از شرهای تاریکی شب (و همه ظلم ها) وقتی فراگیر می شوند(۳)

(و باز پناه می برم به الله) از شر جادوگرانی که جادو می کنند(۴) 

( پناه می برم به الله) از شر حسود وقتی که حسودی می کند(۵) 

 

                                                                                          مترجم: محسن دیناروند

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۵ فروردين ۰۱ ، ۱۷:۰۰
محسن دیناروند
يكشنبه, ۱۴ فروردين ۱۴۰۱، ۰۱:۳۲ ق.ظ

ترجمه سوره توحید

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام خوبان

 

خدا را شاکرم که فرصتی به این حقیر داد تا ترجمه ای که از سوره توحید داشته ام را به حضورتان تقدیم می کنم

اما قبل از ارائه ترجمه شما را خوانش نکات ذیل دعوت می کنم: 

۱_ این ترجمه سعی می کند مفهوم به مفهوم باشد یعنی تا جایی که امکان داشته ترجمه ای باشد که مفهوم نص سوره را به مخاطب فارسی زبان انتقال دهد. 

۲_ در ترجمه سعی نموده ام به نص قرآن وفادار باشم و ترجمه ای را برگزیده ام که به مفهوم نص قرآنی نزدیکتر باشد.

۳_ متاسفانه در ترجمه های معمول اشتباهاتی هست که رواج یافته مثلا یلد  فرزند ترجمه شده و یولد پدر و مادر! در صورتی که با توجه به مفاهیم اساسی قرآن و روایات منظور یلد فراتر از فرزند است بلکه هر زایشی را شامل می شود. یولد هم هر نو ع زاییده شدنی را شامل می شود و نه فقط والدین را! یا صمد بی نیاز ترجمه شده که نمی تواند مفهوم صمد را به طور وسیع بیان کند و ترجمه ناقص ارائه می شود.خلاصه سخن این است که ممکن است ترجمه حاضر با ترجمه های رایج تفاوت هایی داشته باشد که برای بیننده تازگی دارد اما با مراجعه به تفاسیر و روایات در می یابیم که ترجمه حاضر به فهم مورد نظر قرآن نزدیک تر است. 

۴_ این ترجمه آزمایشی است یعنی خالی از نقد و اشتباه نیست که ان شالله با تذکرات اساتید و منتقدین  و مترجمین عزیز  رفع خواهد شد. 

و اما ترجمه: 

 

                        به نام الله، همان مهربانی که رحمتش همه گیر است

(ای پیامبر اسلام ص به مردم) بگو: تنها موجود یکتای عالم، فقط الله است(۱) 

 تنها موجود مستقل عالم، فقط الله است (۲)

(هرگز) نه زایشی داشته و نه زاییده دیگری است( ذات الله،یکتاست) (۳)

و در همه چیز (هرگز) مانندی ندارد( الله، در همه چیز  بی مانند است) (۴) 

 

                                                                      مترجم: محسن دیناروند 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ فروردين ۰۱ ، ۰۱:۳۲
محسن دیناروند
يكشنبه, ۲۶ دی ۱۴۰۰، ۱۲:۴۹ ب.ظ

عزت

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام عزیزان همراه 

 

انسان عزتمند خلق شده است، پس لازم است در انجام کارها به معیار عزت توجه کنیم، کاری که به ما عزت می دهد، همان کاری است که باید انجام دهیم و از کاری که ذلت می دهد باید دوری کنیم

                                                                                          محسن دیناروند 

 

پی نوشت: وَلَقَدْ کَرَّمْنَا بَنِی آدَمَ... قرآن کریم، سوره اسراء، آیه ۷۰

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ دی ۰۰ ، ۱۲:۴۹
محسن دیناروند
پنجشنبه, ۱۶ دی ۱۴۰۰، ۱۱:۴۲ ق.ظ

فاطمه(س) یک زن است!

بسم رب الفاطمه(س) 

سلام عزیزان همراه 

این یک گزاره درست است که از زمان تولد تا شهادت، به حضرت فاطمه(س) از طرف جامعه مدعی اسلام ظلم ها و ستم های فروانی شد و حضرت(س) ناروایی ها و ناملایمات بیش از حد تصوری را دید نه فقط از دشمن خارجی که بیشتری سختی ها و شدائد ایشان را افرادی بر او روا داشتند که مدعیان صف اول اسلام و جانشینی پیامبر(ص) بودند. 

اگر حتی مساله خلافت و امامت، حق و باطل و این دست مباحث هم در میان نمی بود باز بر همه لازم بود به دوست داشتن پاره تن پیامبر(ص) و حتی اگر دوست داشتن هم در کار نبود واجب بود حفظ حرمت خانواده پیغمبر(ص) ، از همه این ها کوتاه بیاییم دیگر نمیتوانیم از این کوتاه تر بیاییم که لا اقل واجب بود که آزار و اذیت نبیند دختر پیامبر(ص) ، اما در تاریخ آنچه آمده بعد از پیامبر(ص) ، نه حضرت فاطمه(س) را دوست داشتند، نه او را احترام کردند و بلکه بر وی ظلم ها و ستم های بسیار شد که قلم ناتوان از بیان آنهاست! 

اینکه این ستم ها چرا بر فاطمه(س) گذشت؟ خود جای تحلیل جداگانه ای می طلبد اما مختصر اینکه ورود مسلمانان به قدرت سیاسی و حاکمیتی بدون داشتن تقوا آنها را به چنین جایی برد که در تاریخ می بینیم. این را هم بگویم تقوا یک مدل رفتار ظاهری نیست که مثلا سر نماز گریه کنی، یا پیشانی جای مهر باشد یا از این قبیل! تقوا یک برنامه عملی است که جز با شناخت درست دین و تفکر در دین به دست نمی آید! یعنی شما اگر کل روز را عبادت کنید اگر تفکر نداشته باشید نه تنها بی فایده است که ضررش قطعا بیشتر است!  در همه زمینه ها هم همین است، اخلاق هم همین است، شما کل روز را با مردم خوش رفتاری کنید اگر این اخلاق بدون پشتوانه تفکر باشد شما در واقع گرفتار بداخلاقی هستید و خود خبر ندارید و روزی چرک های این بداخلاقی ناشی از بی فکری سر باز خواهند زد و بوی تفعن آن را همه خواهند چشید! تفکر هم خودش راه و رسمی دارد. این دو دوتا چهارتایی که گاهی گمان می کنیم عقل ورزی هست! نه! ربطی به اندیشیدن ندارد و حیله است و نه تفکر! 

آنچه می خواهم به آن بپردازم این نکته ضروری است که آنچه بر فاطمه ستم شد بیشترش بلکه با کمی تامل همه اش از مدعیان داخلی دینداری بود؟ شما زندگی فاطمه(س) را نگاه کنید و یک لیستی از ستم های بر او را فهرست کنید! صاحبان ستم ها را بنویسید و دین آنها را بنویسید و سابقه آنها را ببینید! کسی که مدعی خلافت مسلمین است که بدون رزومه و بی ربط چنین ادعایی نمی کند که اگر چنیین بود هر کس دیگر مدعی خلافت می شد! پس واقعیت این است که آنان که بر بیشترین ستم را بر فاطمه(س) روا داشتند خود از مدعیان اصلی مسلمانی بودند چنانکه مدعی جانشینی پیامبر(س) را کردند و دست بر قضا مدتی هم در این مسند نشستند! شما نمی بینید که یهودی ها، مسیحی ها و حتی مشرک ها بر فاطمه(س) ستمی کرده باشند و سبب نزول اشکی از حضرت شده باشند! شما همه ستم ها و دردها و ناملایماتی که بر فاطمه(س) گذشت را ببینید، همه اش از جانب خودی ها بوده! اگر غیر این را سراغ دارید بیاورید! بگویید فلان یهودی، فلان کافر، فلان مسیحی، فلان مشرک بر فاطمه(س) ستم کرد و موجب اشک وی شد؟ هر چه خورده، از خودی ها بوده است! 

در آن زمان تفکیک مسلمانان که اینگونه نبود که اسم های مختلف داشته باشیم! همه مسلمان بودند! این را گفتم تا بگویم گمان نبریم که ما امروز شیعه هستیم دیگر هیچ ضلمی بر فاطمه( س) نمی کنیم! 

بله !  هرچه قدر که این گزاره درست است که فاطمه(س) را خودی ها آزار دادند همانقدر نیز درست است که ما نیز بر او ستم هایی کرده ایم! و این درد فاطمه(س) است که باید از خودی ها بچشد! نه لذت زیستن را و نه خوشی زنگی را! که درد زیستن را و تلخی روزگار را! 

این یک گزاره اشتباه و غلط انداز است که ما می پنداریم با برگزاری مراسمات نوحه و مداحی و سینه زنی و بکایی و سخنرانی و از این دست در کنار فاطمه(س) ایم و یار او و دوستدار او هستیم!  نه همانقدر این تصور اشتباه است که مسلمانان صدر اسلام تصور می کردند پیرو پیامبر(ص) هستند و با نام و لباس پیامبر(ص) داغ بر فاطمه(س) نهادند! 

ستم های ما بر فاطمه(س) بسیار است، اینکه حق خواهی و حق طلبی او را نمی بینیم و فریاد های او را نمی بینیم و او را در چادر خاکی و پهلوی شکسته خلاصه کرده ایم تا مباداحق طلبی فاطمه(س) گریبانمان را بگیرد! این آیا همان ستم برحضرتش نیست که فریاد های حق خواهانه او را نادیده می گیریم و او را پیگیر ارث پدر معرفی می کنیم؟ چه می خواهیم؟ گاهی گمان می کنم تصویری که از فاطمه(س) در جامعه ما ترسیم شده است که فرسنگها با فاطمه(س) فاصله دارد عمدی و از روی غرض است که اگر چنین باشد وای بر ما! وای بر ما که چنین تصویری از فاطمه(س) ساخته ایم که تا می پرسیم از فاطمه(س) چه می دانیم؟ پاسخ می دهیم که او الگوی خوبی برای رعایت حجاب زنان است، دیگر چه داریم که بگوییم؟ نمی گویم فاطمه(س) الگوی حجاب نیست! حرفم این است او را در این قبیل چیزها خلاصه کردن ستم بر اوست! اینکه مدام بر گریه هایش تاکیید می کنیم و سبب آن را نادیده می گیریم، اینکه مدام بر پهلوی شکسته او تاکیید داریم و تمام ستم های بر او را در همین خلاصه می کنیم و نمی گوییم چه بر امت مسلمان گذشت که بعد از مدت کوتاهی پس از پیامبر(س) بر فاطمه(س) چنین شد؟ این  ندیدن ها و نیاندیشیدن ها و خلاصه کردن ها ستم های ناروایی است که ما بر فاطمه(س) وارد آورده ایم؟ ما که علت گریه های او را نمی دانیم، ما که عبت شکستن پهلوی او را نمی دانیم،ما که نمیدانیم علت ستم های بر او چه بود قطعا به ستم های گذشتگان بر او دامن خواهیم زد و چه دردی بالاتر از این که نام فاطمه(س) بر وی ستم شود؟ 

از ستم های جدی و بزرگی که در طول تاریخ و به ویژه الان ما بر فاطمه(س) روا داشته ایم این است که او را زن ندیده ایم! و زنانگی او را فقط در دختر خوبی برای پیامبر(س) بودن، در همسر خوبی برای علی(ع) بودن و مادر خوبی برای فرزندانش و حجابش دیده و خلاصه کرده ایم آن هم در بهترین حالتش! نه که فاطمه(س) همه اینها نباشد ! نه، هست و اینها همه فاطمه(س) نیستند! بلکه او به عنوان یک زن کارهای اجتماعی و سیاسی و اخلاقی بیشتری از مرد بر دوش می کشد ، خدا به واسطه زن بودن از او توقع بیشتری دارد در اخلاق و اجتماع و نقش آفرینی تاریخی در جامعه انسانی، همانطور که از مرد توقع بیشتر جسمی می رود . البته اینها به صورت عمومی است و اسثناهایی دارد. 

فاطمه(س) قبل از اینکه دختر پدری باشد و همسر مردی باشد و مادر فرزندانی باشد زن است! اگر ما که مدعی فاطمه(س) دوستی و فاطمه(س) یاوری هستیم‌ زن بودن فاطمه(س) را بپذیریم، جامعه ما دچار این همه ستم بر زن نمی شود! 

ما می گوییم فاطمه(س) بزرگ است و افضل است و علت خلقت جهان! خب درست اما به من بگویید این همه عظمت زن هست یا نه؟ اگر زن است‌پس زن چه کم از مرد دارد و بلکه بالاتر می رود! 

خدا هیچوقت در قرآنش  به قول امروزی ها جوک نگفته! می دانید چرا؟ چون خواسته بگوید آهای مردم من در این قرآن با کسی شوخی ندارم! همه اش جدی است بی شوخی! ولی ما با بی اعتنایی به مفاهیم بلند آن گاهی شوخی می گیریم! آقا جان قرآن را جدی بگیریم. شوخی که نیست حرف خدا! قرآن در دو جا تولد دختر را بالاتر می داند از پسر!  و هیچگاه تولد پسر را اشاره نکرده بالاتر است! کجا!  بروید آیه ۳۶ سوره آل عمران را بخوانید در وصف عظمت مریم(س) و جای دیگر سوره کوثر! در هر دو جا جامعه پسر داشتن را خوب و دختر داشتن را ضعف می پندارد اما می بینید که خدا چه می گوید؟ خدا دختر دار شدن را بالار و خیر کثیر می داند. در هر دو جا از دو زن بقای نسلی قرار می دهد که از بین نمی رود! یعنی شما مریم(س) ببینید و نسل او را! و فاطمه(س) را ببینید و نسل او را! اگر این دو به جای دختر  پسر بودند الان چه می شد؟ نسلی نمی ماند و ابتر می شد، اما واسطه ابتر نشدن نسل پیامبر(س) یک زن است! و این خنده دار است که ما فاطمه(س) را ضامن بقای نسل پیامبر(ص) می دانیم ولی هیچ زن دیگری را صاحب این انتقال وارثت نمی دانیم! مزخرف است هر تحلیلی که پشت این قضیه باشد! خودمان را فریب ندهیم. باید زن بودن فاطمه(س) و مریم(س) را بپذیریم و اگر بپذیریم آنوقت می شود قدم هایی برای عدالت و دفاع از حقوق زنان برداریم. 

خداوند در قرآن بارها و بارها به صورت نظری در دفاع از حقوق زن پرداخته ولی به مباحث نظری اکتفا نکرده و دو نمونه زن بارز را در قرآن آورده که مبادا شک و شبهه ای در میان باشد! مریم(س) و فاطمه(س)، آری این ظلم بزرگی است این دو را از زن بودنشان جدا کرده ایم تا به واسطه آنها جنس زن به عظمت خودش نرسد در جامعه ما! 

اگر زن بودن فاطمه(س) و مریم(س) پذیرفته شود بسیاری از نابرابری ها بر علیه زنان در جامعه ما و بسیاری از تصورات اشتباه و نا حقی های محرز در حق زنان جامعه از بین می رود و تکلیف تمام سخنان و گفتارهایی که قرن ها بر علیه زن به نام اسلام زده شده است روشن می شود و ساختماد بدقواره ای که ما مسلمان ها از جایگاه زن در جامعه خودمان ساخته ایم ویران می شود و ساختمانی نو با نظام فکری اسلامی که صحیح است در مورد زن بنا نهاده خواهد شد. 

یک مدل دیگر از ستم بودن ندیدن زن بودن فاطمه (س) این است که زنان جامعه را محروم ساخته ایم از الگوی حق طلبی و مقاوت و کرامت انسانی یک زن به عنوان عضو فعال و مطالبه گر در جامعه! به زنان چنان گفته ایم که فاطمه (س) تنها و تنهاهمسر خوبی بود، دختر خوبی بود، مادر خوبی بود، حجاب خوبی هم داشت! اگر می خواهی فاطمی باشی همین ها را باش و دیگر هیچ! زنان جامعه هم شوربختانه در اکثر مواقع پذیرفته اند چنین الگویی را! اما فهم صحیح و ترسیم صحیح فاطمه(س) به زنان جامه الگویی می دهد که برای جامعه جریان ساز و پیشرو باشد‌‌ . 

پس وقتی در مورد فاطمه(س) سخن می گوییم باید بپذیریم که او یک زن بود و در مورد یک زن حرف می زنیم، زنی که عظمت و شکوه دارد و در هر زمینه از خوبی در اوج و قله است، پس با نادیده گرفتن زن بودن فاطمه(س) و ستم روا داشتن به زنان و دختران بر او ستم نکنیم. 

 

 

   به قلم: محسن دیناروند 

 

پی نوشت۱: این یادداشت همزمان با سالروز شهادت حضرت فاطمه(س) نگاشته شده است. باشد که مورد رضای حق تعالی واقع گردد. 

پی نوشته۲: شهادت مظلومانه حضرت فاطمه را به همه شما خوبان تسلیت عرض می کنم به امید آنکه پیرو حقیق حضرتش باشیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ دی ۰۰ ، ۱۱:۴۲
محسن دیناروند
جمعه, ۱۹ آذر ۱۴۰۰، ۱۰:۱۵ ب.ظ

زینب(س) و ستم های ما بر او

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام 

 

سخن گفتن از زینب(س) در عصر حاضر به ظاهر بسیار ساده می آید و مطالب پیرامون این شخصیت عزیز فراوان! اما به هیچ وجه اینگونه نیست و کار بسیار دشوارتر از آن است که تصور می کنیم، نه از آن جهت که نمی توان حرف زد! نه! بلکه از آن جهت که نمیتوان زینب(س) را آنگونه که بوده و هست گفت و به تصویر کشید.

یکی از ظلم هایی که به شخصیت های بزرگ روا داشته ایم این است که ما ایشان را در یک وجه از ساحت هایی که داشته اند خلاصه کرده ایم و دست بر قضا ساحتی را برگزیده ایم که به نوعی خنثی نسبت به جامعه امروز ما در شناخت ایشان است! زینب(س) را در ساحت پرستاری خلاصه کرده ایم! پرستاری مقدس و ارزشمند است ولی آیا این تمام زینب(س) است؟ و آیا این ساحت فعال ترین ساحت ایشان برای تعالی جامعه است؟  و آیا این روز را روز شناخت زینب(س) می دانیم یا روز تبریکات و گرامی داشت پرستاران؟! 

امید دارم که سخنم را درست دریابید که مقصودم اصلا نادیده گرفتن زحمات و ارزشهای والای پرستاران عزیز نیست بلکه غرضم نقد گم شدن نام زینب(س) در زیر سایه توجه به شغل دیگری است هر چند که شغل شریفی باشد! 

از دیگر ستم هایی که به شخصیت های به خصوص مذهبی روا داشته ایم منحصر کردن ایشان در مداحی ها و جلوه های هنری است و این چه ستم بزرگی است که راه تفکر را در شناخت چهره های مذهبی بسته ایم و بسنده کرده ایم به مداحی ها و جلوه های هنری!  این سخن به معنای نفی مداحی ها و جلوه های هنری در ستایش چهره های دینی نیست بلکه شاید مفید واقع شود آنچه بر نفی آن می کوشم بستن راه تفکر و انحصار آن در مداحی ها و جلوه های هنری است. نفی این مهم که به جای اینکه چهره های فکری و اندیشه های دینی به معرفی و شناخت شخصیت ها بپردازند غالبا مداحان و هنرمندان این کار را می کنند. به جای اینکه اندیشمندان ما به مداحان و هنرمندان ما خط و جهان بینی و شناخت بدهند تا به شناخت درستی برسیم ،می بینیم که این مداحان و هنرمنران هستند که وجه غالب را به خود گفته اند و بر جامعه و حتی آنان که لا اقلدبه ظاهر اهل فکر هستند چیره شده اند! بر نفی غلبه شعارها بر اندیشه می دمم که شعار های بی شعور اگر حتی در آغاز محکم و مفید باشند چون وارد چرخه تجارت می شود و اندیشه ورزی و جهان بینی روشنی ندارند اگر به انحرافات سخت و شدید دینی نیانجامد قطعا در راه مستقیم و به حق هم نخواهد رفت و این ظلم است به ایشان نه گرامی داشت!

ستم عظیم دیگری که بر زینب(س) روا داشته ایم این است که ما او درست نشناخته ایم، و لا اقل و خوشبینانه اگر بگوییم برای شناخت درست حضرتش بنایی بر تلاش نداریم! و و وای بر ما اگر همتی تعمدی بر شناخت درست حضرتش نداریم! 

 زینب(س) را خواهری، غصه دار برادرش، زنی مرثیه خوان خانواده اش و عمه ی داغدار و صبور و از این داستان ها! و مهم نیست که هر خواهری دلسوز و داغدار برادرش هست و در داغ خانواده اش صبوری می کند و این کار شاخی نیست! اینکه خواهری داغ برادرش را سخت تحمل کند، اینکه مادری پرستار خانواده اش باشد جدای از وظیفه اش یک امر طبیعی برای تمام افراد است یعنی هر کس دیگری می بود هم این کار را می کرد که اگر نمی کرد جای تعجب بود و افسوس!

سوال این است که راز ماندگاری حرکت زینب(س) چه چیز دیگری است که ما از بیان آن یا ناتوانیم یا عاجز یا می هراسیم از تاکید بر آن؟ اینگونه نگرش ها و بازنشر های خنثی در مورد زینب(س) دقیقا مثل همان مخلفت ها و شبهات کوری است که نبرد عاشورا را نبری قومی و قبیله ای عنوان می کنند. این دو به یک اندازه سست و خنده دار هستند ولی ما امروز به اسم زینب(س) بر زینب(س) جفا می کنیم. 

حضور زینب(س) در کنار مولایمان حسین(ع) حضوری فراتر از یک نسبت خانوادگی است و ما در روایت زینب(س) عمدا یا سهوا از کنار آن می گذریم و برای اشک درآوردن دست به  انتقال اشتباه مفهوم حضور زینب(س) در کنار حسین(ع) می کنیم و شوربختانه این تحریف را به نام زینب(س) و حسین(ع) انجام می دهیم. 

زینب(س)، زینت است برای خانواده و جامعه شکوه بخش و زیبایی آفرین برای این دو، نیست؟ هست اما چرا بر این تاکید نمی کنیم؟ شاید می ترسیم از اینکه زینب(س)  الگوی هز زن در جامعه اسلامی باشد  پس اوج الگو گیری از زینب(س) را در حجابش خلاصه کرده ایم ولی نمی گوییم زینب(س) اگر در برابر ستم یزید نمی ایستاد امروز نه عاشورایی بود و نه حقی و نه اهل عصمت(ع) به این شکل! ما مقاومت او را در برابر ظلم نمی ستاییم و ایشان را به عنوان چهره اعلی در مقاومت و انقلابی گری معرفی نمی کنیم که ترجیح می دهیم حضرت را به مثابه پرستاری به جامعه بقبولانیم!

 اگر هر انسان در جامعه اسلامی زینبی عمل کند هیچگاه همچون یزیدی پدید نمی آید!

بگذارید صریح، رک و بی پرده سخن بگویم اگر چهره واقعی زینب(س) در جامعه ما ترسیم شود و از سوی دیگر، زنان جامعه ما در مسیر حرکتی خود از زینب(س) الگو گیرند و نه فقط زن ها که مردان هم لازم است از این شخصیت والا الگودبگیرند. قطعی بدانید جامعه چه لحاظ مدیرتی، چه به لحاط سیاسی، اقتصادی و هر چیز دیگر از فساد به دور است! 

تصویر درست زینب(س) زنان جامعه ما را بیدار می کند و اینگونه شاید مزاحم شوند پس بهتر است که اوج الگوگیری از زینب(س) برای زنان جامعه ما حجاب باشد و دلسوزی برای برادر نه مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و نه حضور و کنش گری فعال در جامعه! آری ترسیم یک زینب(س) خنثی و منعل در مقابل یک زینب(س) کنشگر و فعال از بزرگترین ستم هایی است که ما بر زینب(س) روا داشته ایم! 

و نترسیم از اینکه چهره واقعی زینب(س) به ضرر ماست! اصلا اینگونه نیست! جامعه ما به شدت محتاج است به زینبی شدن! اگر زینبی شد اخلاق هست، زیبایی هست. یکی از دلایلی که حضرت در عاشورا جز زیبایی نمی بیند نگرش زیبایی گرایانه زینب(س) به عاشوراست! آدم که زیبا باشد زیبا می بیند! پی نترسیم را که حضور زینب(س) در جامعه ما جز زیبایی به ما نمی بخشد! جلوی نازیبایی ها را می گیرد و آنها را رسوا می کند و نترسیم از رسوا شدن نا زیبایی ها! یکی از ستم هایی که بر زینب(س)  روا می داریم همین محروم کردن جامعه از زینبی شدن است. بگذاریم جامعه به شکل حقیقی زینبی شود خود به خود نا زیبایی ها و نارستی ها در وهله اول رسوا شده و از بدنه جامعه پاک می شوند و در وهله دوم نازیبایی ها و کژی ها جرئت رشد و نمو نخواهند یافت. پس زینبی شدن جامعه بهترین کمکی است که می توانیم برای آراستگی جامعه به زیبایی ها انجام دهیم. 

مساله مهم دیگر زینبی شدن جامعه، دستیابی به مقام حقیقی زن است! زینب (س) در عاشورا چه کرد؟ و چه جایگاهی داشت؟ و اگر نبود چه بر سر عاشورا و دین می آمد؟ گفته اند کربلا در کربلا می ماند اگر زینب(س) نبود‌، اما یقین داشته باشیم که اگر زینب(س) نبود قطعا عاشورایی اتفاق نمی افتاد! که امام حسین(ع) به دلگرمی، پشتوانه و افتماد حضور زینب(س) است که وارد عرصه عاشورا می شود واینک سوال مهم این است که آیا زنان جامعه اسلامی امروز چنین نقشی را دارند؟ نه اینکه نخواهند نه! که ما اجازه حضور زینبی به ایشان در عرصه های مختلف جامعه فراهم نکرده ایم! 

تنفر آمیز است دیدن مردان و زنانی که به زیارت زینب(س) اصرار دارند ، خود را علاقه مند به ایشان می داند و اینچنین خود را معرفی می کنند و... ولی در ذهن خود به زن نگاه بعد از مردی دارند! این رفتار مصداق بارز نفاق و دو رویی است که به فرمایش قرآن کریم از کفر بدتر که کفر حقیقی همین است. و ستم بر زن در جامعه، یکی از آن ستم های نابخشودنی در حق زینب(س) است و به گمانم زینب(س) هرگز نخواهد بخشید کسانی را که دم از زینب(س) می زنند ولی برای زن عظمت و شکوه واقعی اش در جامعه را نمی پسندند. 

اگر به زینب(س) و راه او و مرام او و جایگاه او علاقمندیم فقط یک راه داریم زینبی شدن جامعه در عمل و بر اساس شناخت درست و بر حق وگرونه گوش ها از زینب(س) زینب ها گفتن و شنیدن پر است. 

 

به قلم محسن دیناروند 

 

پی نوشت: این یادادشت پر از درد در روز میلاد ولیه الله حضرت زینب (س) نگانشه شده است که این ولادت را به همه شما خوبان تبریک می گویم. 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ آذر ۰۰ ، ۲۲:۱۵
محسن دیناروند
دوشنبه, ۸ آذر ۱۴۰۰، ۰۱:۱۶ ق.ظ

از خدای راستین تا خداهای اشتباهی!

بسم الله الرحمن الرحیم 

سلام خوبان همراه 

اگر از شما بپرسم آیا به خدا ایمان دارید؟ چه پاسخ می دهید؟ اما نه! باید بپرسم کدام خدا! چه خدایی در ذهن ما ترسیم شده است؟ خدا را در دو سه خط وصف کنیم تا ببینیم به چه خدایی ایمان داریم؟ 

گاهی ما اشتباهی خدا را می فهمیم ولی سخت به این باور اشتباهی امان به خدا تعصب هم می ورزیم! اینکه در سخن چه می گوییم درمورد خدا نه اینکه مهم نباشد اما به اندازه عملمان نسبت خدا مهم نیست! 

یعنی اینکه باید دید در عمل چه می کنیم؟ آیا آن نماینده خدا هستیم؟ خلیفه الله !  ما در عمل هرگونه که هستیم به همان گونه خدایی معتقدیم! باید خودمان را همیشه مرور کنیم، باید خودمان را لحظه به لحظه بررسی و سنجش کنیم، باید خودمان را در هر کاری بیازماییم تا ببینیم خدایی که در باور ماست را درست برگزیده ایم! و راه را اشتباه نرفته باشیم. 

یک تعبیر جالبی در قرآن هست که می فرماید: یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا آمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالْکِتَابِ   ....

این تعبیر بسیار زیباست. یکی از برداشت ها و جلوه های  درستی که این آیه می توان کرد دعوت خدا به رهایی از ایمان های اشتباهی و رسیدن به ایمان های درست و حقیقی است. 

برای شناخت درست خدا و دین خدا چاره ای جر تفکر نداریم و تفکر بی مطالعه نمیشود! خوانش عالمانه قرآن، احادیث و دعاها از بهترین منابع برای شناخت دقیق خدا و دین هستند. 

دقت کنیم به محتوای دعاها! نخوانیم و فقط ژست گریه برداریم! نه عزیز! روی دعا باید با انگیزه تفکر توقف کرد! بفهمیمش و بعد ادامه مسیر! 

یک مثالی میزنم ، دعای جوشن کبیر یک فرازی دارد که می گوید: 

یَا کَرِیمَ الصَّفْحِ یَا عَظِیمَ الْمَنِّ یَا کَثِیرَ الْخَیْرِ یَا قَدِیمَ الْفَضْلِ یَا دَائِمَ اللُّطْفِ یَا لَطِیفَ الصُّنْعِ یَا مُنَفِّسَ الْکَرْبِ یَا کَاشِفَ الضُّرِّ یَا مَالِکَ الْمُلْکِ یَا قَاضِیَ الْحَقِّ

ما این را بخوانیم و برویم چه فایده؟ لازم است که برویم‌ ترجمه اش را بفهمیم  و راجبش تامل کنیم که مثلا صفح یعنی چه؟ اینکه خدا صفح دارد یعنی چه؟ فرقش با بخشش در چیست؟ ما جقدر صفح داریم؟ اگر نداریم پس چقدر از خدا دوریم؟  

ما اگر همین فراز را از جوشن کبیر بفهمیم می بینید که چقدر خدا را درست شناخته ایم و می بینید که چه تحولی در زندگی ما اتفاق می افتد! 

عزیزان بر ما لازم است که تفکر کنیم و تلاش کنیم در راه شناخت خدا و دین وگرنه زیادند افرادی که به نیات مختلف می خواهند برای سفت کردن جای پای خودشان خدا را و دین را آنگونه که خودشان هستند و به نفع خوشان هست به ما معرفی کنند. و نفعش البته دنیوی و زودگذرش در جیب آنها برود و ضررش در دنیا و آخرت برسد به من و شما! پس لطفا مراقب خودمان و ایمانمان باشیم فقط با تفکر و مطالعه دقیق ! 

خداوند عزیز در آیه ۲ سوره عنکبوت می فرمایند:

أَحَسِبَ النَّاسُ أَنْ یُتْرَکُوا أَنْ یَقُولُوا آمَنَّا وَهُمْ لَا یُفْتَنُونَ

بله عزیزان، کار ما با گفتن ایمان آوردیم تمام نمی شود که این آغاز ماجراست! دچار فتنه ها خواهیم شد! و فتنه همیشه درد و رنج و سختی و بیماری و مال و فزونی و کاستی در دنیایمان و از این قبیل نیست!

دست بر قضا یکی از مهمترین وجوه فتنه قرار گرفتن انسان در بین راه درست دین با راههای مختلف گمراهی نه به نام غیر دین که دقیقا به نام خدا و به نام دین و شکل ایمان است! 

باید مدام از خودمان مراقبت کنیم در شناخت صحیح خدا و دین وگرنه راهزن ها زیادند برای قلب کردن خدای مطابق میلشان به ما! نه با ظاهر عجیب و غریب که با ظاهر دین! خیلی عجیب و ترسناک است! برای همین باید به خدا پناه برد و خود را به سلاح تفکر بیاراییم تا مبادا خدای حقیقی را نبینیم و گرفتاد خداهای اشتباهی شویم! 

 

به قلم: محسن دیناروند 

 

 

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آذر ۰۰ ، ۰۱:۱۶
محسن دیناروند