محالِ ابدی
یا الله
سلام
محال را نفهمیدم
تا وقتی که دیدمت
آنگاه دریافتم
تَرکِ آغوشت
یک محالِ ابدی ست برایم!
شعر محسن دیناروند
یا الله
سلام
محال را نفهمیدم
تا وقتی که دیدمت
آنگاه دریافتم
تَرکِ آغوشت
یک محالِ ابدی ست برایم!
شعر محسن دیناروند
بسم رب الفاطمه(س)
سلام
بعد از مرگم
زنده می شوم
وقتی که ببوسم
خنده هایت را باز هم
شعرِ محسن دیناروند
یاالله
سلام
بخشی از تازه ترین ترانه ای که سروده ام را می خوانید:
با عید به پایان زمستون نمی رسی
قانون زندگیه یه بهار نمیشه دلخوشی
یا الله
سلام
پر شده دنیا بی تو برایم از سانحه ها
به خیر گذشت با یادت تمام حادثه ها
از تک بیت ها _ محسن دیناروند
#امام_زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
یا الله
سلام
میان این همه
چشم های تو را
خدا تا آفرید
تمام قد ایستاد
با ذوق زد فریاد
و گفت به خودش با شور:
هزار آفرین!
محسن دیناروند
بهار ۱۴۰۰
یا لطیف
سلام
زندگی
بی چشم های تو
خالی است
از لبخندهایم!
پس بمان
برای به بهار نشستنِ
جهانم
شعرِ محسن دیناروند
یا لطیف
سلام
شریف تر
باش و صدا بزن مرا
به آن اسم زخمی اَم
که درد می کشد مُدام
زخم برداشته است دلم
در این سال های نبودنت
زخم های کهنه ی صبور
زخم های به شدت وسیعِ درد آور
بیا وُ صدا بزن مرا
به آن اسم دردخیزم
که درد نام شریف تر من است
شعرِ محسن دیناروند
پی نوشت:
این شعر اقتباسی است از شعر درد حرف نیست دکتر قیصر امین پور
یا لطیف
سلام
تماشای چشم های تو در خیالم هم حتی
حاصلخیز می کند باز خاکِ مُرده ی قلبم را
شعرِ محسن دیناروند
بسم رب العشق
سلام
اعجاز ما همین است:
ما عشق را به مدرسه بردیم
درامتداد راهرویی کوتاه
در آن کتابخانه ی کوچک
تا باز این کتاب قدیمی را
که از کتابخانه امانت گرفته ایم
-یعنی همین کتاب اشارات را-
با هم یکی دو لحظه بخوانیم
ما بی صدا مطالعه می کردیم
اما کتاب را که ورق می زدیم
تنها گاهی به هم نگاهی ...
ناگاه انگشتهای «هیس !»
ما را ز هر طرف نشانه گرفتند
انگار غوغای چشمهای من و تو
سکوت را در آن کتابخانه رعایت نکرده بود!
شعرِ قیصر امین پور
بسم رب الفاطمه(س)
سلام
آغوشِ مرده
مرده ام
آن گاه که برای
دوست داشتنت
باید با چشم هایت
از دور
سلام کنم!
و لمس دست هایت را
به دل تاریخ بسپارم!
و لب هایت را در خیالم
به آغوش کشم!
حالا بگو منِ مرده را
با کدام اعجازت زنده می کنی؟
شعرِ محسن دیناروند