پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
بایگانی

۴۴ مطلب با موضوع «تفکر و سبک زندگی» ثبت شده است

يكشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۴۹ ب.ظ

ویژگی مشترک سعدی و پروین اعتصامی!

یا الله 

سلام 

 

جناب #سعدی و خانم #پروین_اعتصامی یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که هر دو قدرت معلمی در انتقال مفاهیم بلند سبک زندگی را در عرصه شعر و ادبیات به رخ کشیده اند به گونه ای که نمونه دیگری برای این دو در عرصه تاریخ ادبیات حتی جهان‌ هم نمی توان یافت.

اگر می خواهیم درس زندگی بیاموزیم، خواندن و تفکر پیرامون اشعار #سعدی و #پروین_اعتصامی کمک زیادی به ما خواهد کرد!

 

#دکتر_محسن_دیناروند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۴ ، ۱۶:۴۹
محسن دیناروند
چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۱۳ ب.ظ

راه میانبر برای ابرقهرمان شدا!

یاالله 

سلام

 

روانشناسان به درستی می گویند برای تبدیل شدن به یک ابر قهرمان در زندگی لازم است نکات بسیاری را رعایت کرد!

اما اگر دقت کنید همه اینها در یک عبارت خلاصه و جمع می شود و آن اینکه : برای تبدیل شدن به یک ابر قهرمان فقط کافی است اخلاقی باشیم!

اخلاقی بودن یک سبک زندگی است اگر معیارهای اخلاقی بودن را در خودمان کشف کنیم و در خود نهادینه کنیم به راحتی اخلاقی می شویم!

اگر دقت نظر داشته باشیم خواهیم پذیرفت که آنچه ساده است اخلاقی بودن است و کار دشوار بروز رفتار ضد اخلاقی است.

 

 

دکتر محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۴ ، ۱۷:۱۳
محسن دیناروند
يكشنبه, ۲۲ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۰۸:۲۹ ب.ظ

الگوی شُکوهِ زنانه، نیاز انسانِ امروز

یا الله 

سلام 

 

الگوی شُکوهِ زنانه، نیاز انسانِ امروز

کلیپ کوتاهی از جشن میلاد امام رضا(ع) در نجف آباد را دیده ایم که فردی در زمان اجرای گروه سرود دخترانِ کودک بالای جایگاه رفته و با چاقو به مجری برنامه حمله می کند! 

هر چند از انگیزه ها و عوامل احتمالی این اتفاق خبری منتشر نشده است اما در هر حال تحلیل امور قضایی و امنیتی این مهم را به صاحبانَش واگذار می کنیم و قلم را بر سر امر مهم دیگری می آورم.

بحث بر سر مواجه افراد حاضر در صحنه با ضارب است! ضاربی که وقتی دست به چاقو هم می شود خطر را می توان در کمین دخترانِ کودک گروه سرود را به وضوح حس و لمس کرد و اضطراب را می توان در چشم های معصومشان دید! 

مجری که طرف اول ماجراست، اولین نفری است که وارد دعوا می شود و ابتدا مقاومت نشان میدهد تا آنگاه که کار چاقوکشی می رسد اینجا او از صحنه خارج می شود و دقیقا از همین جاست که نقطه عطف این ماجرا رونمایی می شود، زنی که احتمالا مربی یا مدیر گروه سرود است پس از چاقوکشی بی هیچ ترسی وارد صحنه می شود برای نجات دختران از هر خطر احتمالی! 

این زن، نماد شکوهمندِ غیرتمندی و شجاعت و مسئولیت پذیری را تمام رخ به تصویر کشاند. آنچان نترس و به موقع عمل کرد که ضارب را از هر اقدامی باز داشت!

حرکتِ این زن فقط قابل ستایش نیست که می توان از آن برای الگوگیری غیرت و شجاعت و مسئولیت پذیری همه ما بهره گرفت. او آنچنان با شکوه در دفاع از اعضای گروه سرود ایستاد که انگار مراقب دختران خودش است.‌ چه صحنه باشکوهی است جمع احساس و عقل در بزنگاه خطرها!

این حرکت باید بارها دیده شود و ستایش گردد و الگویی شود برای ما که آنگونه نباشیم که در مقامِ حرف گلو پاره کنیم اما در بزنگاه های ترسناک و خطرناک، از مواجهه مسئولانه شانه خالی کنیم! بلکه باید پای کارها در عمل ایستاد و شکوه انسانیت را به رخ کشید!  

ضمن اینکه نباید از این نکته غافل شد که آنچه می توان از آن به عنوان الگوی زنانه در مانیفست اسلامی دید، زنانی شکوهمند و غیرتمند هستند که با تمام وجود کارها را پیش می برند همچون حضرت زینب(س) که در عرصه عاشورا الگویی شاخص و پیشرو در مواجه با سِتَم  و ماندگاری حق در عصر پساعاشورا شد. 

شکل گیری جریان الگوی قهرمانانه زنان در عصر حاضر یکی از ضروری ترین و کاربردی ترین عوامل برای دستیای به قدرت و تمدن نوین اسلامی است این در حالی است که  متاسفانه هم در جنگ رسانه ای با غرب و غرب گرایان و هم دریافت ها و خوانش های اشتباه از مفاهیم دینی به عنوان عامل درونی در مقابل شکل گیری و آفرینش چنین الگوی زنانه ای مقاومت می کند. 
 
یادآوری این مهم حیاتی است که همانا به راستی در بزنگاه های خطر است که انسان ها آزموده می شویم و آنان که تنها داد سخن داده از آنان که با جان و مال و تمام وجودشان پای کارها می مانند جدا می شوند. 

نباشد که مصداق آیه ۲ سوره صف باشیم که خداوند متعال می فرمایند: 

یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا لِمَ تَقُولُونَ مَا لَا تَفْعَلُونَ

ای مؤمنان! چرا چیزی را می گویید که خود عمل نمی کنید

 

به قلم: دکتر محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۰:۲۹
محسن دیناروند
شنبه, ۱۴ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۰:۳۵ ب.ظ

خاطره خوب کلاسی!

یاالله 

سلام 

امروز با دانشجویانم سر کلاس درس نشستیم و یک فیلم سینمایی خوب را با هم دیدیم. تجربه  دیدن فیلم سر کلاس درس بسیار شیرین و دلنشین تر از حرف زدن های تکراری و ملال آور است آنقدر که گفته خود دانشجویان در آینده ز این روز به عنوان یکی از روزهای خوب تحصیلی اشان یادخواهند کرد. 

الهی شکر 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۴ ارديبهشت ۰۴ ، ۲۲:۳۵
محسن دیناروند
جمعه, ۳۰ فروردين ۱۴۰۴، ۰۱:۴۶ ق.ظ

مثبت اندیشی با ما چه می کند؟

یا الله 

سلام 

 

اسم دوست و استاد قدیمی ما را شنیده اید و یا حتی اگر نشنیده باشید با شعرها و ترانه هایش حتما به وجد آمده اید! بله: عبدالجبار کاکایی! 

چرخش روزگار کاری کرد که بیش از ده سال است که از او بی خبرم! مهاجرت ناخواسته ام از تهران به شهرستان موجب دوری ام از دوستانی چون او و مرحوم افشین یدالهی و بسیاری از شاعران دیگر شد! 

عبدالجبار کاکایی در میان شاعران امروزی بی شک از سرامد هاست که می توان وی را جزئی از فرهنگِ ترانه و شعر ایرانِ امروز برشمرد! 

به تازگی گفت و گویی از ایشان با جناب صحت را  دیدم و در آن نکته ای بود و درسی که مناسب دیدم با شما در میان بگذارم! 

قصه از آنجا شروع می شود که جناب کاکایی شعری می سراید که گمان می کند از سعدی است و زیرش می نویسد : سعدی علیه رحمه! 

معلمش که می بیند و می داند این شعر برلی حضرت سعدی نیست، ضمن اینکه ایرادهای فنی هم دارد لذا به جناب کاکایی می گوید: این خزعبلات مال خودت است! 

شاید اگر ما جای کاکایی بودیم سرشکسته می شدیم ولی در او چنین تلخی رخ نداد! بلکه کاکایی نوجوان، از لحن ملایم معلمش چنین برداشت منفی بنیانی نمیکند که دست بر قضا این قسمت از جمله را توجه می کند کا این ها مال خودت هست! اینگونه است که شوق سرودن در او آغاز می شود تا می رسد به عبدالجبار کاکایی! 

درسی که ما گرفتیم اینکه با مثبت نگری می توانیم بسیاری از رنج ها و سختی ها و بیراهه ها را در مسیر تساهل و پیشرفت عبور دهیم تا به موفقیت استاندارد رسید! 

اگر عبدالجبار نوجوان قصه ما با شنیدن خزعبلات  و قطعا پشت بندش خنده های هم کلاسی هایش از رنج های تلاش برای شاعر شدن می گذشت حالا ادبیات ایران از درد نداشتن کاکایی رنج می برد! 

پس مثبت اندیشی،  هم زیباست و هم به زندگی های ما زیبایی می بخشد و هم پشت بندش هم این است که ما را به موفقیت ارزشمند و موثری می رساند!

محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۳۰ فروردين ۰۴ ، ۰۱:۴۶
محسن دیناروند
جمعه, ۲۳ فروردين ۱۴۰۴، ۱۲:۲۲ ب.ظ

باخت دادن خوب است!

یا الله 

سلام 

 

آدم هایی که باخت نمی دهند، هرگز موفق نمی شوند! چون خود را از دریافت تجربه محروم کرده اند، آدم ها با دیدن تجربه ها رشد میکنند و پخته می شوند! پس هرگز از باخت، نه بترسیم و نه فرار کنیم! باخت ها به ما کمک می کنند تا زندگی بهتری داشته باشیم به شرطی که بر تجربه ما بیافزایند! باخت ها آدم ها را پخته می کنند؛ اهمیت این مسئله آنجاس که بدانیم ناپختگی زیبا و دوست داشتنی نیست! 

                                                                  دکتر محسن دیناروند 

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۳ فروردين ۰۴ ، ۱۲:۲۲
محسن دیناروند
شنبه, ۱۷ فروردين ۱۴۰۴، ۰۲:۲۶ ق.ظ

نقدهای خانوادگی

یا الله 

سلام 

 

در نقدهایمان به ویژه نقدهای خانوادگی، خود را ملزم به حفظ حیا بدانیم. 

                                                                          دکتر محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۷ فروردين ۰۴ ، ۰۲:۲۶
محسن دیناروند
سه شنبه, ۶ فروردين ۱۴۰۴، ۰۶:۰۱ ب.ظ

اثبات؛ فقط به خویش!

یا الله 

سلام 

 

امروز بخشی از یک فیلم را دیدم که فردی برای اثبات خودش به کارگردان برای ایفای نقش در فیلمی قبول کرد که در استخر شنا کند! 

رفت و وارد استخر شد تا خودش را به کارگردان اثبات کند و وقتی با هزار ترس و لرز وارد استخر شد وقتی خود را در حال غرق شدن می دید فریاد میزد که غلط کردم! 

این کلیپ در ظاهر طنز است! اما حاوی یک مطلب مهم روانشاسی موفقیت است و آن اینکه هیچگاه برای اثبات خود به دیگران ذره ای هم قدم برنداریم! او که ما را قبول دارد نیاز نیست خودمان را برایش اثبات کنیم و او که ندارد هم خودمان را برایش غرق کنیم همذره ای قبولمان نخواهد کرد! 

برای همین باید همیشه تلاش کنیم خودمان را بشناسیم و برای خودمان فقط برای خودمان تلاش کنیم تا استعدادهایمان را بروز دهیم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ فروردين ۰۴ ، ۱۸:۰۱
محسن دیناروند
دوشنبه, ۵ فروردين ۱۴۰۴، ۰۵:۴۱ ق.ظ

مسائلی پیرامون سوره قدر!

یا الله 

سلام 

 

تلاشی برای دریافت عمیق تر و کاربردی سوره قدر 

 

بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم

إِنَّا أَنْزَلْنَاهُ فِی لَیْلَةِ الْقَدْرِ ﴿١﴾ وَمَا أَدْرَاکَ مَا لَیْلَةُ الْقَدْرِ ﴿٢﴾ لَیْلَةُ الْقَدْرِ خَیْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ ﴿٣﴾ تَنَزَّلُ الْمَلائِکَةُ وَالرُّوحُ فِیهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ کُلِّ أَمْرٍ ﴿٤﴾ سَلامٌ هِیَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ ﴿٥﴾  

 

مسئله ۱_  بحث نازل شدن قرآن به چه معناست؟ آیا جایگاه قرآن نسبت به قبل از نزول کمتر شده است؟ 

پاسخ:  

۱_ قرآن کریم سخن خداست و از این نگاه جدای از قدیم بودن یا حادث بودنش جایگاه قدسی دارد لذا از مقام و منزلت قرآن کاسته نشده  و منظور از نزول همین است که قرآن از جایگاهی الهی در اختیار انسان قرار گرفته تا مورد استفاده ایشان باشد. به عبارتی با نزول قرآن از سمت خدا برای انسان، نتنها از شان قرآن کاسته نشده بلکه خداوند چون شان انسان را بالا دیده و ایشان را شایسته و با کرامت خلق نموده لذا قرآن را در در اختیارش نهاده و انسان را لایق و شایسته هم صحبتی با خویش دانسته است و لفظ نزول هم دلالت بر این دارد قرآن از مقام الهی اش در اختیار انسان قرار گرفته با‌ حفظ مقام قدسی اش! 

۲_ نکته مهم دیگر در بحث استفاده از لفظ نزول قرآن در آیه اول سوره قدر این است که به صراحت تاکید می کند که قرآن سخن خداست نه غیر او! یعنی برخی از افراد که قرآن را سخن غیر خدا می دانند به صراحت این آیه در اشتباه هستند و قرآن سخنی الهی است که از طریق وحی بر پیامرص در اختیار بشر قرار گرفته است. 

۳_ مفسران قرآن، نزول قرآن را دو گونه دانسته اند: یکی نزول دفعی و دیگری نزول تدریجی که نزول در این سوره به گفته ایشان به معنای نزول دفعی است. یعنی در شب قدر به یک باره قرآن بر پیامبر وحی شده است‌.

 

مسئله ۲_ اهمیت شب قدر به اندازه هزار ماه است یعنی چه؟ 

پاسخ: دو ساحت برای پاسخ به این مسئله می توان بیان کرد یکی اینکه واقعا به اندازه هزار ماه با ارزش است و دومی اینکه هزار ماه را عدد کثرت در نظر بگیریم یعنی خداوند می خواهد بگوید شب قدر بسیار بسیار بسیار مهم و ارزشمند است. از نظر نگارنده دومی صحیح تر است‌ چرا که زمان به خودی خود بدون ارزش است یعنی ممکن است یکی صد سال عمر کند و یکی ۳۰ سال . اولی از صد سال عمرش یک دستاورد هم نداشته باشد ولی دومی صدها دستاورد حاصل کند از سی عمرش! لذا این انسان است که به عنوان فاعل و کنشگر می تواند از زمان فرصت بسازد یه تهدید! از این رو به نظر می رسد شب قدر به جهت نزول قرآن و فرشتگان و روح به این زمان یک شبه عظمتی می دهد تا انسان از آن فرصتی بسازد برای تعالی اش! لذا این فرصت آنقدر ارزشمند است کا در ذهن آدمی نمی گنجد برای همین، خداوند جهت نزدیک شدن ذهن و عقل انسان به ارزش و فرصت فوق العاده شب قدر از مقایسه هزار ماه با این شب بهره برده که به انسان بفهماند این شب، شب عادی نیست! بی اندازه مهم است و ارزشمند!

 

مسئله ۳_ منظور از نزول ملائکه و روح چیست؟ 

پاسخ: 

ملائک همان فرشتگان مقرب الهی هستند‌ که نه می خورند و نه می آشامند و نه ازدواج می کنند و اوامر الهی را از جمله وحی، قبض روح و ... در این جهان انجام می دهند. جبرئیل و میکاییل از جمله ایشان هستند که همه آنها دارای عقل و شعورند ولی اختیاری از خویش ندارند بر خلاف انسان ها و جن ها و منظور از نزول ملائکه در شب قدر به این مفهوم است :  آنها که مقرب درگاه الهی هستند از آن مقام به زمین می آیند.

ملائک در این نزول از آغاز تا حین و پایانش به صورت کامل به  فرمان الهی هستند و ذره ای بی اجازه خدا کاری نمیکنند. 

در مورد روح نیز می توان به آیه ۸۵ اسراء اشاره کرد: یکی از آیات مهمی که در قرآن کریم اشارِِه اجمالی به ماهیت روح دارد این آیه شریفه است: «یسألونک عن الروح قل الروح من امر ربی و ما اوتیتم من العلم الا قلیلاً»؛ یعنی از تو در باره روح می پرسند، بگو: روح از امر پروردگار من است و جز اندکی از علم آن به شما داده نشده است. 

آنچه قابل فهم است این است که روح مقامی فراتر از ملائکه دارد.روح نیز در اختیار مطلق امر خداست و در این دو چون شهوت نیست لذا اختیار موضوعیت ندارد‌

نکته مهم دیگر این نزول این است که بر چه کسانی نازل می شوند؟ آیا بر همه انسان ها یا نه افراد خاص و مکان های خاص؟ 

آنچه از قرآن بر می آید اینکه خداوند ملائکه را برای افراد برگزیده خویش نازل میکند. مثلا جبراییل را بر پیامبر ص. آیا بعد از پیامبر چه؟ پاسخ اینکه چون از فعل مضارع استفاده شده برای نزول، یعنی بعد از پیامبر ص هم این نزول شب قدر هست! در روایات نیز آمده که جبراییل بر حضرت فاطمه س نازل شده است.‌ در روایات متعدد و معتبر نیز آمده که خداوند جانشینان بعد از پیامبر ص را تعیین نموده و این کار یعنی تعیین جانشینان حضرتش کاری حکیمانه است و اگر اینچنین نمی کرد حکیم نمی بود. لذا حکمت الهی موجب آن است که زمین از ولی منصوب الهی خالی نماند. برای همین در روایات آمده برای اثبات وجود امام زمان عج به این آیه تکیه کنید چرا که ملائکه و روح بر ولی و معصوم ع نازل می شوند. 

نکته بعد اینکه نزول ملائکه و روح بر معصوم ع به آن معنا نیست که سایر انسان ها از برکات آن بی بهره اند! نه بلکه هدف نهای این نزول بر معصوم زندگی مردم است! همانطور که برکات نزول قرآن بر پیامبر ص به صورت ابدی برای همه انسان ها هست! این نزول هم همینگونه است هدفش برکت رسان و خیر رسانی به همه مردم است. رحمن و رحیم بودن خداوند در این سوره در آیه  بسم الله الرحمن الرحیم هم گواه این مدعاست که خداوند در شب قدر به همگان لطف و بخشش دارند البته به مومنان خاصش ویژه تر!

 

مسئله ۴_ آیا تعیین مقدرات یک ساله در شب قدر با اختیار انسان در تضاد و تداخل نیست؟ اگر خداوند مقدرات را تعیین کرده پس اراده و اختیار  انسان این وسط چه می شود؟ 

پاسخ: به نظر می رسد برای درک راحت تر پاسخ ابتدا مثالی بزنم ، اینکه وقتی پزشک برای بیمارش نسخه تجویز و به او ابلاغ می کند؛ این تجویز برای بیمار اجبار به وجود نمی آورد.‌ دکتر راه درمان و خوب شدن بیماری را پیش پای او می نهد حال ممکن است بیمار انجام ندهد و بیماری اش تشدید شود و حتی به نقص عضو و مرگ برسد ولی طبیعی اش این است به تجویز دکتر عمل کند و سلامتی یابد. خدا دراین شب برای بندگانش خوبی ها را مقدر می کند  اینکه چقدر انسان به آنها برسد بسته به اختیار، اراده و تلاش انسان برای کسب خوبی ها دارد.

 

مسئله ۵_ شب قدر تا چه زمانی است؟ 

پاسخ : نیکویی و خیر و برکت این شب تا مطلع الفجر است. ترجمه تفسیری اش به فارسی اش می شود:  برآمدن روشنایی خورشید در دل شب! فجر در لغت یعنی شکافتن! در اینجا یعنی روشنایی خورشید بین شب و صبح را بشکافد و فاصله اندازد. درست حوالی همان زمانی که برای برای اذان صبح است و لذا قبل از طلوع آفتاب است.

 

مسئله ۶_ آیا در این شب، خدا تقدیر بد هم برای بندگانش چه بندگان با ایمان چه بندگان بی ایمان مقدر می کند؟ 

پاسخ: اگر بخواهم صریح و در یک کلمه پاسخ این پرسش را بدهیم می گویم:《هرگز》! 

اما چرا خدا هرگز چنین نمیکند؟ 

اول اینکه خدا قصدش از خلق کل بشر سعادتمند شدن ایشان است. همه پیامبران و امامان آمده اند تا یاور خدا در این راه باشند حال چگونه بدی مقدر سازد؟ با حکمت و لطف خدا سازگار نیست. 

دوم اینکه همانطور در آیه بسم الله هم اشاره شده خداوند رحمن و رحیم است این یعنی لطف میکند به همه حتی دشمنانش و اما به بندگان خاصش، لطفش ویژه تر است. 

سوم اینکه وقتی می فرماید این شب از هزار ماه بهتر است یعنی چه این بهتری؟ یک تعبیرش همین است که فقط خوبی است و نیکی در تقدیر آدم ها وگرنه اگر شر بنویسد این خیر بودنش بی معنا می شود. 

چهارم اینکه خداوند در آیه آخر سوره قدر می فرمایند این شب در سلام است تا طلوع روشنایی! سلام یعنی چه؟ یعنی برکت، خیر و خوبی و سلامتی در همه جوانبش! صریح می گوید این شب سلام است و غیر سلام و خیر و برکت نیست. هرگز !

 

مسئله ۷_ اگر در این شب خیر و خوبی فقط مقدر می شود پس چه نیازی هست به شب زنده داری و دعا؟ 

پاسخ: در مثالی پیشتر آورده شد که پزشک برای بیمارش نسخه درمانی می نویسد و این بیمار است که آیا اراده می کند برای به دست آوردن سلامتی اش به آن نسخه عمل کند یا نه! این شب زنده داری ها و ... برای همین است که انسان برای رسیدن به تقدیر الهی که سلام و خیر او در آن است تفکر کند و خود را به حرکت درآورد! مثلا توبه در سرنوشت همه ما نوشته شده ولی این ماییم که با اراده خود اقدام به دست آوردن  تقدیر توبه می کنیم یا از آن می گذریم و این تقدیر را از دست می دهیم. ضمن اینکه خداوند متعال فرموده ادعونی لکم استجب لکم.‌بخوانید تا اجابت کنم شما را! فلان خواسته را می خواهیم از خدا بخواهیم تا در تقدیرمان با لطفش اجابت کند. 

 

مسئله ۸_ در  شب قدر چه کنیم؟ 

پاسخ: این شب مطابق آیات و روایات شب بی نهایت ارزشمندی است. و لذا عقل سالم این شب را از دست نمیدهد! 

اول: حال خوب داشتن است. مثل عاشق ها با خدا حرف بزنیم و در آغوشش کشیم.‌مثلا اگر کسی بداند عزیزش ساعت ۳ شب از سفری می آید طبیعتا آرام ندارد تا مسافرش را در آغوش بگیرد. 

این حال را ما باید داشته باشیم برای این شب، حال رسیدن به یک عزیز و چه عزیزی بالاتر از خدا؟! داشتن این حال در ما کمک می کند که بهتر و عمیق تر برکات و لطافت بی اندازه شب قدر را درک کنیم! 

دوم تفکر است. اصلا تفکر واجب است. داشتن حال خوب مهم است اما واجب نیست اما تفکر در این شب به نظر نگارنده واجب است. یک ساعت تفکر از هفتادسال عبادت بالاتر است. این حدیث برای همه ما آشناست. از مصادیق عمل به آن همین شب قدر است. ما دعا بخوانیم اما تفکر نکنیم و نفهمیم از آن چه سود می بریم؟ دعا می خوانیم حتما با تفکر باشد! تدبر کنیم. دعا مثل نقشه است باید بتوانیم بفهمیمش تا به مقصد برسیم.بخوانیم و نفهمیم بی فایده است بلکه توقع ما را بالا می برد که دو ساعت دعای جوشن کبیر خواندیم حالا خدا به من فلان ماشین را باید بدهد؟ فلان ازدواج را جور کند! و ... این توقع ها هم بد جا ایجاد میشود. لذا تمام عبادات این شب را سعی کنید همراه با تفکر و تدبر باشد‌. 

سوم: توصیه هایی برای خواندن دعاهایی از جمله جوشن کبیر، مکارم الاخلاق و... شده است. که شرح آن در کتب ادعیه آمده. پیشنهاد این حقیر آن نیست که کل دعای جوش کبیر را و... را بخوانید. اصلا نمی شود هم خواند و هم تفکر کرد!  فرصت نیست آدم ضعف جسمی و محدودیت هم دارد و نمیتواند برسد به همه دستورالعمل ها و این طبیعی است. اما پیشنهادم این است که یک فراز از دعای جوشن کبیر یا یک عبارت از آن را بخوانید، تفکر کنید، تحقیق کنید و به کار ببندید در زندگی اتان.‌ در مورد دعای مکارم الاخلاق و ... هم همین طور تا اینگونه از برکات این آیات و ادعیه بهره مند شویم.

چهارم: گفتگو کنیم‌ در مورد یک مسئله اساسی و کاربرد در زندگی اتان. یک گروه ترجیحا حضوری درست کنید از خانواده یا دوستان!  و در آن دورهمی در مورد امری نیک صحبت کنید. ترجیحا در مورد همان فرازی از دعای جوشن کبیر که در موردش تحقیق و تفکر کرده اید تا دستتان در حین گفتگو پر باشد‌. در گفتگو سعی کنید آنچه آموخته اید و می دانید بی خساست با هم گروهی های خود در میان بگذارید. و پذیرای آموخته های دیگران هم باشید. اگر برایتان مقدور بود، کسی که می دانید تخصصی هم در زمینه اسلام شناسی دارد را در گروهتان داشته باشید و اگر نه از کتب و نوشته ها و ... معتبر بهره بگیرید.

پنجم: هر کاری در این شب میکنید با رضای الهی باشد. مثلا برای دورهمی علمی که دارید می خواهید پذیرایی کنید، همان پذیرایی را نذر کنید. اگر جایی عصبی شدید برای رضای خدا لبخند بزنید! که خدا همیشه دعوت به خوبی و صلح و سلام میکند!

ششم: با خودتان خلوت کنید. حتما این خلوت را داشته باشید. یک حساب کتابی از سالی که رفته بکنید. حساب کار خودتان را صادقانه محاسبه کنید. با خودتان که تعارف ندارید که! خوبی ها و بدی ها را بیاورید جلوی چشمتان! با خود عهد کنید خوبی ها را حفظ و تقویت کنید و بدی ها را کم و کم و کمتر کنید. این محاسبه نفس برایتان خیر ها و برکت هایی دارد. به شرط آنکه منصف باشیم و همیشه حق را به خودمان ندهیم. 

هفتم: توبه و توبه و توبه بعد از محاسبه نفس می چسبد و لذت بازگشت به خدا بعد از بازگشت به خویشتن زیبایی وجود انسان را هزارچندان می کند.‌توبه توبه و توبه همراه با تفکر و عمل!

هشتم: پیشتر عنوان شد که ملائکه و روح بر امام معصوم ع نازل می شوند اگر می توانیم به این اعمال را در اماکن زیارتی انجام دهیم اگر به هر دلیل نمی توانیم دعای توسل را بخوانیم و برای  دعایمان بین خود و خدا ائمه اطهار ع و اما زمان عج را واسطه خیر کنیم. ان شالله. 

نهم: این هم یک تجربه شخصی است که عرض می کنم خدمتتان که نماز هدیه حضرت زهراس اثر خیر فراوان دارد‌. بسیاری تجربه کرده اند و موثر است‌. 

دهم: همه ی این شب زنده داری ها و دعاخوانی ها و تفکر ها و ... برای رسیدن به خداست و رضایش! و چه خیر و برکت و سلامی بالاتر از نماز سراغ داریم؟ آری ! زیباست اینکه شب زنده داری هامان را در شب قدر با ادای نماز صبح خاتمه دهیم. ان شاالله. 

 

دکتر محسن دیناروند. شب ۲۳ رمضان ۱۴۴۶ قمری/ شب ۴ فروردین ۱۴۰۴ خورشیدی/ مصادف با شب قدر

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۵ فروردين ۰۴ ، ۰۵:۴۱
محسن دیناروند
يكشنبه, ۴ فروردين ۱۴۰۴، ۰۶:۳۵ ب.ظ

سطح زیارت های ما!

یا الله 

سلام

 

چند وقت پیش در جمعی نشسته بودم که بیشترشان کربلا نصیبشان شده بود، دیدم یکی از آن دوستان یک بحثی راه انداخت که حرم ابوالفضل(ع) از حرم امام حسین(ع) شلوغ تر است! ایشان تعریف میکرد که همراهش در همان زمان زیارت گفته که مشتری های حضرت عباس(ع) بیشتر است!( حالا این تعبیر، نقل به مضمون است ولی در همین مایه ها بود). 

من ماندم که چه بگویم؟ چه کنم؟ خدای من چه واکنشی نشان دهم؟ چطور و با چه زبانی الان در این جمع حرف بزنم که بگویم زیارت و این حرف ها؟ سکوت و سکوت و سکوت شاید بهترین راه باشد در اینجور مواقع! 

فقط از خدا خواستم به من وسعت دید و اعتلای سطح بدهد در نگاهمان به زیارت ها و سایر موضوعات!

زیارتی که نصیب شده را چرا با این امور سطح زیرین از دست می دهیم؟ سطح زیرین فقط این هم نیست اینکه زیارت برویم چون خیلی ها می روند! اینکه عادت شود! اینکه برای چشم و هم چشمی باشد! اینکه برای تعریف داستان ها و ماجراها! یا فخر فروختن و هزار هزار سطح زیرین دیگر! 

خودمان را بالا بکشیم! اگر عاشق نیستیم دست کم بزرگ منشانه به زیارت برویم! زیارت اخلاق محور ممکن است اصلا به حضور جسمی هم نرسد مثل داستان اویس قَرَنی و پیامبرمان(ص) که حتما شنیده اید. همان جوانی که برای خدمت به مادرش از زیارت پیامبر اکرم ص باز ماند و بعد از مدتها از مادر اجازه نصف روز ماندن در‌ مدینه را گرفت، در آن زمان که او در مدینه بود پیامبر ص حضور نداشت! او می توانست بماند تا پیامبر ص برسد و نائل به زیارتش شود اما به دو دلیل نماند: یکی احترام و خدمت به مادرش و دیگری وفای به عهدی که مادرس بسته بود! پس از برگشت او، پیامبر ص تا به شهر رسید بوی بهشت را از جانب اویس شنید! 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ فروردين ۰۴ ، ۱۸:۳۵
محسن دیناروند