نگرش اخلاق بنیان در مدیریت!
یا الله
سلام
علت اصلی آنکه یک مدیر، زیر دستانش را یا کوچک و ضعیف انتخاب می کند یا کوچک و ضعیف می کند این است که او خود کوچک و ضعیف است!
جدای از این مسئله، کوچک و ضعیف کردن زیردستان توسط مدیران کاری اشتباه است از آن جهت که کارها آنگونه که شایسته هستند انجام نمی شوند و حاصل آن این است که کارها گره می خورد!
راهِ گشودن گره ها، انتخاب آدم های بزرگ و قوی در سطح مدیریت هر مجموعه است.
اما این اصل مدیریتی یک نکته مهم دارد، اینکه در نگرش اخلاق بنیان، تراز بزرگی و کوچکی، ضعف و قوت آدم ها، تخصص، نخبگی و عقل ورزی اوست نه کنش های سیاسی، رسانه ای و یارگیری های تبلیغاتی و باندی و از از این قبیل!
با این نگرش اخلاق بنیان به موضوع مدیریت، دو نوع مدیریت وجود دارد یکی مدیریت بزرگوارانه و دیگری مدیریت حقیرانه !
در مدیریت بزرگوارانه، مدیر چون خود بزرگ است و بر آن آگاهی دارد لذا از بزرگ کردن زیر دستان ترسی ندارد بلکه بزرگ کردن آنها را موجب بزرگ تر شدن خود می داند بر خلاف مدیریت حقیرانه که مدیر بزرگ شدن دیگران را برای خویش مانع می بیند و چنین می پندارد که با بزرگ شدن زیر دستان کوچک شدنش عیان می شود از این رو ضمن استفاده از لابی های غیر استاندارد و غیر اخلاقی می کوشد جای پای خود را در منصبش محکم کند تا فرصت بازی ه بزرگان نرسد!