#پرسش_عاشورایی ۳:
آیا این مسئله درست است که در منابع آمده که در جنگ نینوا لشگری از جنیان به محضر امام حسین(ع) آمدند و برای یاری حضرت اعلام آمادگی کردند؟
اگر چنین بوده، چرا امام ع یاری آنها را نپذیرفت تا بتواند حکومت تشکیل دهد و اینگونه قیام عاشورا را به ثمر بنشاند؟
#پاسخ:
قسمت اول این پرسش را میتوان به دو سوال تقسیم کرد؛
یک:آیا امکان کمک جنیان و یا کمکهای اعجازگونه در عاشورا به لشکر امام حسین(ع) وجود داشته یا نه؟
دو:آنکه آیا داستانی نظیر زَعفَر جنی که میگویند رهبر جنیان بوده و خواستار کمک به امام ع شده، واقعیت دارد یا نه؟
در پاسخ به قسمت یک باید گفت وجود جنیان بر اساس متن قرآن،روایات،عقل و تجارب زیسته انسان امری قطعی است.یعنی موجودی به نام جن در عالم هست و شکی در وجودش نیست.در بحث عاشورا نیز این امکان وجود داشته که جنیان درخواستی برای کمک به امام ع شده باشد که البته قطعا بنا به مخالفت خود امام که پیرو خواست الهی بوده،چنین کمکی صورت نگرفته است.
از طرفی امکان کمکهای اعجازگونه الهی هم با توجه به قرآن،روایات و عقل قابل تحقق بوده و به دست بر قضا به نظر می رسد دستیابی امام ع به تمام اهداف قیام و ماندگاری آثار آن در حالی که در آن زمان از این نبردهای خشن فراوان بوده است قطعا بی خواست و اراده الهی نبوده و از این نگاه میتوان عاشورا را اعجازی از سوی خدا دانست که اینچنین عاشورا تا ابد خط و مرزی است برای جدایی حق از ناحق!
در پاسخ به قسمت دو نیز باید گفت از طریق کتاب بحارالانوار به نقل از شیخ مفید(ره) با واسطه هایی از امام صادق(ع) چنین موضوعی به صورت سربسته بیان شده که به اسم یا گروه خاصی از جنیان اشاره نشده و کلی است که با امکان وقوع چنین اتفاقی مغایرت ندارد.اما در مورد داستان زعفرجنی واقعیت این است که در هیچ کتاب دست اول و معتبری چنین عنوانی نیامده لذا نمیتوان به این داستان تکیه علمی و تاریخی کرد و آن را پذیرفت.
اما در مورد اینکه چرا امام ع با کمک نگرفتن از جنیان حکومت تشکیل نداد به مواردی میتوان اشاره کرد؛
۱)نبرد عاشورا متعلق به انسانها بوده و نه جنیان،یعنی انسانها باید با اختیاری که دارند راه خودشان را بین حق و ناحق انتخاب کنند و گام بردارند!اگر جنیان به یاری نظامی می آمدند چه سودی داشت؟ آیا باعث نمیشد که همه آن وفاداری ها و رشادت ها و عقل ورزی ها که صحنه های زیبایی برای جبهه حق رقم زده بود از بین برود؟انسانها باید انتخاب کنند و پای انتخاب خود بمانند و هزینه اش را بپردازند حتی با از دست دادن جانشان! و این درس عاشورا برای همیشه است!
۲)حق را نمیتوان با راه ناحق پیش برد.همان عبارت فراگیر هدف وسیله را توجیه نمیکند، اینجا کاربرد دارد!در اسلام جنگ بی قانون نیست،مثلا نمیشود آب را بر دشمن بست!دست بر قضا یکی از علائم آشکار جدایی حق و ناحق رعایت و عدم رعایت همین مسئولیتهای اخلاقی و قوانین جنگ است!در آخرت،هیچ یک از یزیدیان نمیتواند ادعا کند که می پنداشته که یزید اسلام است و حسین ع خروجی از دین!نه نمیتواند چون به ایشان خواهند گفت آیا ندیدی که آب را بر لشکر حسین ع بستند و قانون جنگ زیر پا گذاشتند؟یا ندیدی کودکان را چنان کشتند؟همین قوانین و اخلاقیات جنگ نشانه حق و ناحق است!
برگردیم به بحث اصلی؛اگر حسین ع در نبرد عاشورا که جنگ رو در رو بود،از جنیان آن کمک میگرفت در صورتی که لشکر دشمن چنین امکانی نداشت،پیروزی در این نبرد آیا اخلاقی بود؟قطعا خیر،چون دشمن با کسی میجنگید غیر از انسان! بلکه با قدرتی فراتر از انسان! لذا حق هرگز با راه ناحق به پیروزی فکر نمیکندو برعکس این جبهه ناحق است که دست به دامان روشهای نادرست برای پیروزی میشود.
۳) وقتی با همین شهادت ها و تئوری مقاومت انسانی در برابر ظلم میتوان پیروزی راهبردی کسب کرد عقل هم همین روش را بر می گزیند. چه بسا اگر از جنیان یا نیروی ماورائی بهره گرفته میشد و به یک پیروزی مقطعی دست پیدا می کرد در نهایت با عوام فریبی و افسانه سازی و مظلوم نمایی جبهه باطل باز بر می گشتیم به خانه اول! اما این بار هیچ صحنه زیبایی و هیچ نماد حقانیتی از عاشورا نمیماند لذا عقل هم حکم میکند نباید فرصت پیروزی تاریخی را برای کسب پیروزی مقطعی از دست داد.
۴)بر اساس قاعده نظام احسن، هر چیزی که خدا به فعلیت رسانده،بهترین حالت ممکن برای اوست! مثلا بهترین حالت برای شنوایی انسان داشتن دو گوش در دو سمت سر اوست، نه کم و بیش یا جای دیگری!درمورد عاشورا هم همین، بهترین فعلیت با آن این بوده چنین رشادتها، شهادتها، وفاداری، اسارتها رخ دهد تا زیبایی عاشورا در وسعت تاریخ انسانیت بدرخشد و هیچ فعلیت مناسب دیگری برای آن نمیتوان یافت!
#دکتر_محسن_دیناروند