پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
بایگانی

۵ مطلب در خرداد ۱۴۰۴ ثبت شده است

چهارشنبه, ۲۲ خرداد ۱۴۰۴، ۰۳:۱۵ ق.ظ

برای سعادتمند شدنمان، توبیخ و نقد را بپذریم!

یا الله 

سلام

 

قالَ الإمامُ الهادى علیه السلام: اِنَّ اللّه َ اِذا أَرادَ بِعَبْدٍ خَیرا إذا عُوتِـبَ قَبِـلَ. [تحف العقول، ص 481.]

امام هادى علیه السلام فرمود: اگر خداوند خیر کسى را بخواهد، چنان مى شود که هرگاه مـورد توبیـخ قرار گیرد، مى پذیرد.

میلاد #امام_هادی_علیه_السلام مبارکتان باد. 

 

یادداشتی د شرح حدیث: 

 

یا الله 

سلام

 عوتب یعنی توبیخ کردن!  توبیخ یعنی مجازات کردن، سرزنش و نکوهش کردن؛ وقتی می گویند کارمندی را توبیخ کرده اند یعنی او را به خاطر خطایی که انجام داده نکوهش و مجازات کرده اند! 

در این حدیث شریف امام هادی(ع) می خواهند بگویند که خدا وقتی خیر و خوبی کسی را بخواهد وسیله اش رساندن آن خیر این است که او این توبیخ را می پذیرد! و چون انسان تمایل دارد به خوبی برای خود لذا باید سعی کند در وجود خودش قدرت پذیرش توبیخ را مدام تقویت کند! 

توبیخ را می توان از جنبه صدور به چهار وجه دید؛ یکی وجه الهی و دیگری وجه انسانی و سومی وجه نفسانی و پایانی هم وجه طبیعی! 

انسان خطایی مرتکب می شود در برابر خدا، خدا او را دارای شرایط توبیخ می داند! خیر و خوبی انسان در این است که بپذیرد‌. گاهی انسان در محیط اجتماعی خطایی می کند و انسان ها برای او توبیخ در نظر می گیرند، گاهی یک خطایی انسان خودش میداند که چه کرده و خودش را مورد توبیخ قرار می دهد و گاهی عوامل طبیعی مثل زلزله موجب توبیخ است که خوبی و سعادت انسان در هر چهار وجه پذیرش این توبیخ هاست! 

وقتی می گوییم خطا یعنی اینکه خطا قطعی است و مقصر است نه اینکه آدم خطایی نکرده و توبیخ شود و او این توبیخ را بپذیرد، اینکه می شود ظلم پذیری! نه منظور اینجا ظلم پذیری نیست بلکه پذیرش توبیخ در زمانی است که خطایی که مقصر فرد خاطی است رخ داده و با پذیرش به عدالت کمک می کند. 

در مسئله توبیخ یک سوال مطرح است اینکه آیا این توبیخ از بالا به پایین است یا نه؟ یا باید در اختیار یک عده باشد یا نه، نیاز به رعایت این سلسله مراتب نیست؟ 

اگر توبیخ فقط از بالا به پایین باشد یا در دست عده ای خاص باشد قطعا به علت انحصاری بودن ای مسئله توبیخ به فساد کشیده میشود.

از طرفی اگر هر کسی بخواهد به امر توبیخ بپردازد نیز بی نظمی و هرج و مرج و سوء استفاده حاصل می شود! لذا لازم است این توبیخ در یک نظام سازماندهی شود که خیر و سعادت جامعه با آن تامین شود. 

اگر در نظام حقوقی به گونه ای تدوین شود که از پایین هم بشود مقامات بالاتر را مواخذه و توبیخ کرد قطعا به سلامت اداری و بروز خطا از بالا که گستردگی بالاتری می تواند داشته باشد جلوگیری می کند! 
دست بر قضا یکی از جلوه های زیبای امر به معروف و نهی از منکر می تواند همین تعریف ساختار توبیخ در نظام حقوقی حکمرانی باشد. 

از جنبه دیگری به این حدیث شریف می توان نگریست و آن بررسی اولویت بندی توبیخ و نقد است و تحلیل آن در چارچوب این حدیث است‌. 

در توبیخ بروز خطا حتمیست اما در نقد اینطور نیست، ممکن است خطایی رخ داده باشد ممکن است نه! 

علاوه بر این در توبیخ مجازات هست ولی در نقد اینطور نیست که مجازاتی باشد بلکه در مقام سخن به بیان خطای احتمالی پرداخته می شود.

از سویی پذیرش نقد را می توان مقدمه پذیرش توبیخ دانست چرا که نقد ملایمت کمتری دارد و جنبه قضایی کمتری دارد! 

از آنچه به طور خلاصه در بیان تفاوت توبیخ و نقد بیان شد می توان به این نتیجه دست یافت که پذیرش توبیخ به مراتب سخت تر از پذیرش نقد است و پذیرش نقد قطعا راحتر تر است! 

وقتی از این زاویه به این حدیث نگاه می کنیم خواهیم دید که پذیرش نقد هم می تواند از بروز خطایی که منجر به توبیخ شود جلوگیری کند و هم می تواند با پرورش روحیه نقد پذیری زمینه تقویت پذیرش توبیخ در خود را فراهم کرد. چنانکه فردی که در پذیرش نقد سخت است در پذیرش توبیخ نیز آدم سختی است! 

این نکته را هم قابل بیان است که منظور از پذیرش توبه، پذیرش اختیاری است نه اجباری! چرا که پذیرش اجباری اثر تربیتی در او براو اصلاح ایجاد نمی کند ولی در پذیرش اختیاری،  انسان خطای خود را پذیرفته و لذا در اصلاح خود تلاش می کند! 

لذا می توان چنین گفت که پذیرش نقد و پذیرش توبیخ هر دو در یک راستا می توانند به سعادت فرد و جامعه کمک کنند‌. 
 
 به قلم : دکتر محسن دیناروند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ خرداد ۰۴ ، ۰۳:۱۵
محسن دیناروند
پنجشنبه, ۹ خرداد ۱۴۰۴، ۰۶:۳۸ ق.ظ

حضور اجتماعی فرزندانمان را جدی بگیریم!

یا الله 

سلام 

یکی از  رفتارهای رایج در گستره قابل توجهی از  خانواده ها در زمینه تربیت فرزندانشان این است که به جهت تاکید بر درس خواندن یا دوری از گزند تربیتِ بد یا هر دلیل دیگری فرزندان خود را از حضور در میهمانی ها و حتی مراسمات عروسی یا عزا محروم می کنند! 

غافل از اینکه فرزندشان در بهترین حالت ممکن،  اگر درس بخواند یا مطالعه کند یا فیلم و اهنگ خوب ببیند یا هر چیز خوب دیگری فقط آن کار خوب را انجام داده و حتی چند هفته بعد آن هیچ چیز دیگری از آن کار در او ذخیره نمی شود؛ ولی بچه ها با حضور در آن میهمانی و مراسم که قاعدتا والدین هم هستند و درصد خطای فرزندان کم است به آنها یک تجربه زیسته بیادمانی می دهد که تا پایان عمر همراه اوست!

فرض کنید یک فرد تا ۲۰ سالگی نه مراسم عزا رفته نه عروسی و نه میهمانی درست و حسابی، به نظر شما آیا بعد از این سن میتواند یک روابط اجتماعی قوی و با اعتماد به نفس از خود به نمایش بگذارد؟ 

به نظر می رسد این مهم هر چند غیر ممکن نیست اما بعید است که اتفاق بیافتد! لذا الان شاید پدر و مادر دلخوش باشند که فرزندشان مثلا در حال تحصیل است اما در آینده نه چندان دور با فرزندانِ بزرگسالی روبرو خواهد شد که تجربه زیسته اجتماعی کمی دارند و بسیاری از آداب اجتماعی از جمله حضور در مراسمات آشنا نیستند که همین موجب کاهش اعتماد به نفسشان   خواهد شد و در موارد فاجعه بارترش توانایی راه انداختن یک میهمانی ساده خانوادگی را از دست داده اند وحتی به وضوح اثرات مخرب این دوری اجتماعی را می توان در زندگی مشترک و مستقل آینده آنان می توان دید! 

فرزندان ما در میهمانی ها و مراسمات اجتماعی از جمله مراسمات عروسی و عزا یک سری مسائل اجتماعی را تجربه می کنند و می آموزند که در هیچ مدرسه، کتاب فیلم و... آنها را نه تجربه می کنند و نه می آموزند! 

پیشنهاد صریح این است که به جای محروم کردن فرزندانمان از تجربه یک حضور اجتماعی ضروری، به آنها ضمن آموزش آداب اجتماعی برای حضور قوی و با مهارت در اجتماع، به آنها مدیریت امور زندگی را نیز بیاموزیم! مثلا اینکه اگر درس ها را به مرور مطالعه کند و همه مطالب را به شب امتحان موکول نکند، قطعا ایام امتحان بهتر و لذت بخش تری را می تواند تجربه کند و حتی می تواند در یک میهانی یا مراسم کوتاه خانوادگی نیز شرکت کند و از هر دو رویداد لذت بِبَرد!

پس تا جایی که امکان دارد به زمینه حضور فعال فرزندانمان را در میهمانی ها و مراسمات خانوادگی و اجتماعی فراهم کنیم و مانع از فراگیری تجربی آنها در این زمینه نشویم و خودمان را با توجیهات رنگارنگ فریب ندهیم البته اگر آینده بچه ها برای ما مهم است که هست!

 
#دکتر_محسن_دیناروند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۹ خرداد ۰۴ ، ۰۶:۳۸
محسن دیناروند
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۵۶ ب.ظ

به بچه ها پول بدهیم؟

یا الله 

سلام

 

به فرزاندمان به ازای کار منزل پول یا جایزه بدهیم؟ 

سوال خیلی واضح و ساده است! اما پاسخ اندکی پیچیده است! 

جواب مختصر، این است که نه! به هیچ وجه! چرا که کودک ما باید بیاموزد که در خانه نقش دارد و برای ایفای نقشش باید مسئولیت پذیر باشد. 

اگر به ازای کارهایی که مسئولیتی بر عهده فرزندمان است جایزه بدهیم یا پول در واقع نتنها او را تشویق به مسئولیت پذیری نکرده ایم بلکه با مشوق ها و روش اشتباه او را در دام بی مسئولیتی و تنبلی انداخته ایم که برای زندگی آینده او به شدت آسیب زاست. 

اما پیچیدگی این مسئله ناشی از دو نکته است؛ یکی اینکه بعضی اوقات باید برای فرزندانمان در ازای کارشان جایزه تدارک ببینیم اما اینکه کی و کجا و به چه شکل خیلی مهم است! نه هرجا و نه به هر شکل و نه هر چیز! 

مثلا وقتی دَمِ عید می خواهیم خانه تکانی کنیم یک روز را کلی کار کرده ایم حالا برای اینکه این خانه تکانی خسته کننده تمام نشود و خاطره خوشی هم در ذهن بچه ها باقی بماند می توانیم بگوییم به عنوان جایزه، شام برویم رستوران ! این مدل جایزه ها خوب هم هست ولی مثلا فرزندمان می خواهد از سوپرمارکت سر کوچه اقلامی بخرد اینکه او را عادت دهیم در ازای این کار می تواند برای خود خوراکی هم بخرد این خطاست! 

هرجا جایزه به عنوان مشوق بود می توانیم استفاده کنیم و هر جا جایزه ما به عنوان فرار از نق نق یا انجام وظیفه و از این قبیل بود نه! مجاز نیستیم!

پیچیدگی دوم ماجرا رعایت تناسب جایزه با کاری است که انجام میدهد! شما اگر برای کسب قبولی با معدل مورد انتظارتان رفتید و یک وسیله گرانقیمت خردید این جایزه نیست که باج است یا لوس کردن ولی برای همین معدل خوب شما می توانید یک کادوی متاسب بخرید. 

پس خلاصه اینکه به بچه ها برای انجام وظایفشان جایزه و از این قبیل ندهیم در ازا باید کاری کنیم که انجام وظایف برایشان شیرین باشد. مثلا اینکه خانه تکانی بکند و در انتها هم هیچ خب این باعث می شود آرام آرام از زیر کارها در برود ولی اگر همین خانه تکانی با شوخی همراه باشد یا مابینش استراحت کنیم، یک شربتی بخوریم و یا پس از کلی کار شام برویم رستوران این خیلی می تواند کار کردن را برای آنها جذاب است. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۴ ، ۱۷:۵۶
محسن دیناروند
يكشنبه, ۵ خرداد ۱۴۰۴، ۰۴:۴۹ ب.ظ

ویژگی مشترک سعدی و پروین اعتصامی!

یا الله 

سلام 

 

جناب #سعدی و خانم #پروین_اعتصامی یک ویژگی مشترک دارند و آن این است که هر دو قدرت معلمی در انتقال مفاهیم بلند سبک زندگی را در عرصه شعر و ادبیات به رخ کشیده اند به گونه ای که نمونه دیگری برای این دو در عرصه تاریخ ادبیات حتی جهان‌ هم نمی توان یافت.

اگر می خواهیم درس زندگی بیاموزیم، خواندن و تفکر پیرامون اشعار #سعدی و #پروین_اعتصامی کمک زیادی به ما خواهد کرد!

 

#دکتر_محسن_دیناروند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۵ خرداد ۰۴ ، ۱۶:۴۹
محسن دیناروند
چهارشنبه, ۱ خرداد ۱۴۰۴، ۰۵:۱۳ ب.ظ

راه میانبر برای ابرقهرمان شدا!

یاالله 

سلام

 

روانشناسان به درستی می گویند برای تبدیل شدن به یک ابر قهرمان در زندگی لازم است نکات بسیاری را رعایت کرد!

اما اگر دقت کنید همه اینها در یک عبارت خلاصه و جمع می شود و آن اینکه : برای تبدیل شدن به یک ابر قهرمان فقط کافی است اخلاقی باشیم!

اخلاقی بودن یک سبک زندگی است اگر معیارهای اخلاقی بودن را در خودمان کشف کنیم و در خود نهادینه کنیم به راحتی اخلاقی می شویم!

اگر دقت نظر داشته باشیم خواهیم پذیرفت که آنچه ساده است اخلاقی بودن است و کار دشوار بروز رفتار ضد اخلاقی است.

 

 

دکتر محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۱ خرداد ۰۴ ، ۱۷:۱۳
محسن دیناروند