پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
بایگانی

۱۲ مطلب در اسفند ۱۴۰۳ ثبت شده است

چهارشنبه, ۸ اسفند ۱۴۰۳، ۰۲:۳۳ ب.ظ

قدردان باشیم!

یا الله 

سلام 

 

اگر از شما سوال کنم که در برابر کارهای خوبی که دیگران برای ما انجام می دهند چه باید بکنیم؟ حتما می گویید باید قدردانشان باشیم و اگر هم بتوانیم بهتر می شود اگر برایش در جای درستش جبران کنیم! بله شما این پاسخ را می دهید چون عاقل هستید و اخلاق پایبندید!

اما مسئله اخلاقی ما به اینجا ختم نمی شود و این کار ساده،  زمانی که پای وظیفه به میان می آید تا حدودی پیچیده می شود! 

در عرصه عمل، بسیاری از ما قدردان فردی که به وظیفه اش در قبال ما انجام میدهد نیستیم! منظور از قدردانی تشکر کلامی نیست چرا که دست کم اکثر افراد از پس این مرحله از قدردانی زبانی به رسم ادب بر می آیند؛ بلکه منظور از قدردانی نوعی اعتقاد درونی است به اینکه او درست ترین کار را نسبت به ما انجام داده است و ما نسبت به این مهم آگاهیم و از صمیم قلب قدردان او خواهیم بود در حالی که حتی او به وظیفه اش عمل کرده است. 

به نظر می رسد پیچیدگی این مسئله آنقدر است که موجب شده بسیاری از ما قدران افرادی که وظایفشان را در برابرمان انجام می دهند نباشیم!

مثال های این رویداد آنقدر زیاد است که با مرور خاطرات یک روزه خویش می توانیم ده ها مورد و بلکه بیشتر هم ذکر کنیم! 

مثلاً آن کارگری که برای ما کار کرده، آن استادی که به ما تعلیم داده، مادری که برای خانواده غذا درست کرده، پدری که هزینه تحصیل فرزندانش را تامین میکند، دانشجویی که احترام استادش را دارد، فرزندی که نان می خرد و هزاران کار از این دست که تا حدودی جزو وظیفه آدم هاست!

امکانش زیاد است که بگوییم آن کارگر دستمزدش را گرفته، آن استاد وظیفه اش تعلیم است، مادر ، پدر ، همسر، فرزند، دانشجو و هر کس دیگری هم که باشد وظایفی بر عهده دارد که باید انجام دهد.   مثلا اگر استاد تعلیم ندهد پس چه کند؟ پس چرا من به خاطر آنچه که وظیفه او بوده قدردان او باشم؟ 

اما واقعیت ماجرا اینطورها هم که می بینید ساده نیست! بگذارید با زاویه دید دیگری به این صحنه ها نگاه کنیم! 

مثلا کارگری را استخدام کنیم پولش را هم  بدهیم و کار را آنطور که باید خوب از آب در نیاورده باشد! استادی را تصور کنیم که مفهوم اندیشه را و جزیی ترین اندیشه ها را  به ما آموخته باشد اما چگونه اندیشیدن را نه! پدری که خسیس است و خرج نمی کند مادری که برای ما وقت نمی گذارد و همسری که تندخو و بدعادت است و یا فرزندی که معتاد است! 

حالا می بینید چقدر مهم است و شایسته که قدردان اطرافیانمان باشیم هرچند که آنها به وظیفه اشان عمل می کنند! 

قدردانی ما برای این است که می دانیم تفاوت آنها که به وظایفشان درست عمل می کنند با آنان که این کار را انجام نمی دهنند چقدر است و چقدر می تواند زندگی ما را دستخوش تغییر کنند کسانی که یا به وظیفه اشان عمل نمی کنند یا درست از عهده آن بر نمی آیند! 

شاید برایتان جالب باشد که بدانید که حتی خداوند قدردان ماست نسبت به همان وظایفی که انجام می دهیم! عبادات و اخلاق نیکوی ما و از این قبیل؛ از کجا این حرف را می زنم؟ از اینجا که خداوند در آیه ۱۵۸ سوره بقره می فرمایند: 

«وَ مَنْ تَطَوَّعَ خَیْراً فِإِنَّ اللهَ شاکِرٌ عَلِیمٌ » 

کسی که فرمان خدا را، در انجام کارهای نیک اطاعت کند، خداوند (در برابر عمل او) شکرگزار و داناست.

مگر وظیفه ما نیست عبادت و انجام کارهای نیک؟پس قدردانی خدا برای چیست؟ مطابق آنچه رفت می توان به این برداشت رسید که ما می توانستیم به این وظایف عمل نکنیم! نه عبادت و نه کار نیک! 

پس ضروری و بلکه الزامی است که در هرجا که هستیم و هر پرچمی که در دست داریم از پرچم  بندگی خدا تا پرچم های پدری و مادری و استادی و دانشجویی و فرزندی و کارگری و...  باید ضمن درست عمل کردن به وظایفمان،  قدردان آنان که درست به وظایفشان عمل می کنند باشیم و با این فَکت که او کاری برایم نکرده و وظیفه اش بوده کلاه گشاد بی اخلاقی را سر خودمان نگذاریم.

 

                                                             دکتر محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۰۳ ، ۱۴:۳۳
محسن دیناروند
چهارشنبه, ۸ اسفند ۱۴۰۳، ۱۲:۳۰ ق.ظ

قدرتِ صعود

یا الله 

سلام 

 

انسان چون دارای عقل و اختیار  است باید حساب کارهایش را خودش در دست بگیرد و آنگونه عمل کند که دو قدرت تصمیم گیری و ابتکار عمل زندگی اش در دست خودش باشد و نه دیگران! 

اگر این فرصت بی نهایت را از دست داد و به دیگران واگذار کرد دیگر نباید انتظار داشته باشد دیگران تصمیم به عملی بگیرند  که حتما به نفع او باشد چون از دو حالت خارج نیست، یکی آنکه دیگران دنبال نفع خودشانند و نفع تو را در صورتی محقق می کنند که نفع خودش نیز در آن باشد و حالت دیگر هم آن است که دیگران هرچند دلسوز اما توان تشخیص نفع تو را ندارند. 

در هر حال عقل سالم آنچنان نمی کند که عنان زندگی خویش را رها کند و به دیگری بسپارد. 

مثال ساده اش هم رقابت های ورزشی است: مثلا تیم الف اگر ببرد بدون توجه به نتایج سایر تیم ها به مرحله بعد صعود می کند و اگر ببازد باید منتظر باخت تیم ب مقابل تیم ج باشد تا صعود کند. خب اگر تیم الف قدر فرصت ابتکار عمل و قدرت صعود خود را نداند و ببازد و این فرصت را در اختیار دو تیم دیگر قرار دهد عاقلانه است؟ قطعا نیست! 

ما هم برای صعود در زندگی باید از فرصت تصمیم گیری و ابتکار عمل خود به بهترین حالت ممکن بهره بگیریم وگرنه عاقلانه نیست که صعود را به دست اما و اگرهای دیگران بسپاریم.

در سطح خانواده، جامعه و ملت ها هم همین است باید بگونه ای عمل کنند که قدرت تصمیم و عمل با خودشان باشد نه با غیر! 

بنابراین تا می توانیم این دو قدرت را در خودمان و دیگرانی که دوست داریم پرورش دهیم: نخست قدرت تصمیم گیری و دوم قدرت ابتکارعمل!

 

                                                                         دکتر محسن دیناروند 

 

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۰۸ اسفند ۰۳ ، ۰۰:۳۰
محسن دیناروند