پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
بایگانی
جمعه, ۲۷ مرداد ۱۴۰۲، ۱۰:۱۱ ب.ظ

هدیه های حرام!

یا لطیف 
سلام 

 

یک) پیامبر اعظم اسلام(ص):  الهَدِیَّةُ تُورِثُ المَوَدَّةَ

هدیه محبت (و عشق) می آورد. 

دو) ارزش هدیه نه به قیمت که به قلب اهداء کننده است. 

سه) تا می توانیم به آنها که دوستشان داریم هدیه بدهیم مخصوصا اعضای خانواده به هم و از هدیه دادن هیچگاه خجالت نکشیم. 

چهار) هدیه دادن قلب ها را به هم نزدیک می کند. 

پنج) اخلاق خوش، زیباترین هدیه ای است که می توان روی آن همیشه حساب کرد. 

شش) کادو های بی بهانه در ارتقای روابط معجزه می کند. 

هفت) به هنگام خطا، عذرخواهی هدیه ارزشمندی است که می توان کادو داد.

هشت) از حالا تصمیم بگیریم به هنگام عصبانیت، سکوت را به آن کس که از او عصبانی هستیم هدیه دهیم تا مبادا با حرفی یا کاری او را برنجانیم. 

نه) کتاب هدیه بدهیم و این خیلی خوب است. 

ده) البته یک نوع هدیه حرام هم هست که در احادیث از آن به عنوان خیانت یاد شده است و آن هدیه ای است که به مسولان حکومتی داده می شود! چه حدیث عجیبی است اینکه رسول خدا (ص) می فرمایند: 

                       هَدایا العُمّالِ غُلولٌ .

هدایایى که به کارگزاران پیشکش مى شود، خیانت است. 

 


پی نوشت(توضیح تصویر): کتاب شعرهای عاشقانه پاپلو نرودا با عنوان 《هوا را از من بگیر، خنده ات را نه!》 با ترجمه احمد پوری کتابی است که از همسر ارجمندم چند سال پیش هدیه گرفتم. از بابتش ممنونم. 


محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ مرداد ۰۲ ، ۲۲:۱۱
محسن دیناروند
شنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۲، ۰۴:۱۹ ب.ظ

وحشتناک ترین دروغ تاریخ!

یا لطیف 

سلام

دین منهای اخلاق، بزرگترین و وحشتناک ترین دروغ تاریخ است. 
                                                                    محسن دیناروند

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۲ ، ۱۶:۱۹
محسن دیناروند
شنبه, ۲۱ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۴۰ ب.ظ

چه وقت ضرر منفعت است؟

یا لطیف 

سلام 

 

ضرر کمتر منفعت است. 

           محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ مرداد ۰۲ ، ۱۳:۴۰
محسن دیناروند
جمعه, ۶ مرداد ۱۴۰۲، ۱۱:۴۳ ب.ظ

درسی از زینب(س)

بسم رب الزینب(س) 

سلام

اگر اخلاق به حد مرگش سقوط کرد برای احیای جهان از بندهای بی اخلاقی نباید ناامید شد و برای نجات از جهنم چنین وضعی باید کاری زینب کرد! ایستاد و حق را فریاد زد و رسوا کرد باطل را! 

آنچه زینب(س) به ما می آموزد این است که فریاد ها اثر دارد! 

                                                                 محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۲۳:۴۳
محسن دیناروند
جمعه, ۶ مرداد ۱۴۰۲، ۰۱:۱۲ ق.ظ

بررسی امکان دین منهای اخلاق!

بسم رب الحسین(ع) 

سلام 

 

آیا دین منهای اخلاق شدنی است؟ اگر بخواهم بر حسب آنچه که در روال پاسخگویی دارم به این پرسش پاسخی دهم لازم بود قبل از پاسخ،  مقدمه ای می چیدم و اگر این سوال موضوعی دیگر داشت به همان ترتیب قبل، اول مقدمه ای می گفتم و سپس پاسخ را! 

 

 اما عمق درد و التقاط و کج فهمی و فتنه گری در مساله دین منهای اخلاق هست که صبر را از من می رباید و وادارم می کند بی مقدمه پاسخ دهم که دین منهای اخلاق دروغ است، دین منهای اخلاق از دین سوی خدا نیست ، دین منهای اخلاق زشت ترین و لجن ترین برنامه است که می تواند نه فقط به بشر که به کل جهان آسیب برساند‌.

 

 اگر دیندار بی اخلاق به گمان خودش دروغ نمی گوید پس دچار توهم دینداری است و اگر این دو نباشد پس دین را نردبانی ساخته برای رسیدن به مقاصد و منافع شخصی اش! و اگر اینها نباشد در شناخت دین بد جور فریب خورده است!

 

اگر بخواهیم از تصویر دین منهای اخلاق دنیایی را نمایش دهیم می توانیم آن را در دنیای اهل یزید در عاشورا ببینیم و در مقابل دنیای اهل حسین(ع) نمایش دین بر محوریت اخلاق است. 

یزیدیان را نگاه کنید! درست ببینید! آنها خود را نه مخالف دین بلکه دیندار کامل می دانند و در مقابل حسین(ع) را خارجی! 

 

می خواهم شما را به مقایسه این دو شکل از دین دعوت کنم تا ببینیم وقتی از جایگاه اخلاق در دین حرف می زنیم دقیقا از چه چیز حرف می زنیم! 

 

یزیدیان آب را بر حسینیان بستند! بر طفل شیرخوار در آغوش پدر تیر سه شعبه زدند! انبوه حدود ۳۰ هزاری بر جمعیت حدود ۷۲ نفری تاختند!  با لشکری نظامی به خیمه ها و غیر نظامی ها یورش بردند! خانواده ها را بی هیچ ارتکاب جرمی به اسری بردند! سر بریده پدری را بر سیر نیزه به دختر سه ساله اش نشان دادند! که این حادثه اخیر منجر به شهادت دختر شد! و حوادث دیگری در صحنه عاشورا از طرف یزیدیان به همین شکل می بینیم! 

 

قصد روضه خوانی ندارم، می خواهم بپرسم کدام یک از این حوادث گفته و ناگفته در قبل اخلاقی است؟ و آیا یزیدیان بدون تکیه بر دین این اعمال را به انجام رساندند؟ 

 

می بینیم که ذره ذره این رفتارها و کردار ها نه که فقط غیر اخلاقی که کاملا ضداخلاقی بوده اند و دست بر قضا همه آنها به هر دلیلی همه آن اعمال زشت و نجس را با روکش دین انجام دادند که اگر نبود حکم خروج حسینیان توسط امثال قاضی شریح دست به چنین جنایاتی نمی زدند! آنها برای شهید کردن تک تک حسینیان نیت قرب الهی داشند! عجبا از این دینداری! 

 

این همه عمل ضد اخلاقی و دین داری؟! 

 

اما طرف مقابل را ببینیم؛ بخشیدن و نادیده گرفتن تمام ظلم های فردی که از صمیم قلب توبه کرده و در آغوش گرفتنش؟ توجه مدام به خانواده؟ نپذیرفتن ظلم؟ احترام به نظر و آزادگذاشتن یارانش بین رفتن و ماندن در نبرد؟ و خیلی موارد دیگر که بر همگان روشن است!  اینها چه رابطه ای با دین دارند؟ بله این گروه هم دین دارند اما با یک فرق دین اخلاق بنیان! 

 

حال کدام یک دین است؟ دین بی اخلاق یا دین اخلاق بنیان؟ تشخیص تفاوت این دو به راحتی مشخص است؟ آیا نیست؟ 

 

مثلا الان اگر در خیابان سر بریده یک پدر را حالا به هر دلیل حتی حق یا ناحق به دختر سه ساله اش نه اصلا به هر کس نشان دهند و بگردانند آیا این اخلاقی است یا ضد اخلاقی؟ 

 

اگر الان در خیابان چند نفر بیایند راه مردم را ببندند آیا این اخلاقی است یا ضد اخلاق؟ 

و هزار اگر دیگر که می توان ساده به نگاه اخلاقی و وجدانی به پاسخ آن ها دست یافت؟ 

بحث بر سر چه بود؟ سر رابطه دین و اخلاق؟ دین اخلاق بنیان در تقابل با دین منهای اخلاق! در نبرد عاشورا این دو شکل از دین را می بینیم با دو دنیای کاملا متفاوت و متضاد. 

 

دنیای حسنیان، دین اخلاق بنیانی است که سر همین نگاه اخلاقی است که حضرت زینب(س) می گوید: جز زیبایی چیزی ندیدم! و دنیای یزیدیان، دنیای دین منهای اخلاق است که در این دنیا همه چیز هست جز زیبایی ، زیبایی نمایش وجود خداست! آری خدا در دنیای یزیدیان نیست و این برای تاریخ روشن است چون زیبایی ندارد! زیبایی ندارد چون سراسر ضد اخلاق را داریم می بینیم از یزیدیان! 

 

سوال دیگری که لازم است پرسیده شود این است که آیا خدا سخن و عمل غیر اخلاقی یا ضد اخلاقی بروز می دهد یا اخلاق بنیان؟ قطعا پاسخ همه اخلاق بنیان بودن اعمال خداست.

 

 حال ابلاغ و یا پسندیدن عمل غیر اخلاقی یا ضد اخلاقی، آیا اخلاقی و عاقلانه است؟ پاسخ بدیهی است که نه! 

 

پس چگونه خداوند که خود اخلاقی است،دینی غیر اخلاقی برای بشر می فرستد!؟ پس نمی فرستد! دین خدا قطعا اخلاق بنیان است یعنی هرگز با اخلاق فطری انسان در تضاد نیست. 

 

لذا می توان به این مهم رسید که هر چه از اخلاق فاصله دارد به همان اندازه از دین توحیدی فاصله دارد و هر چه به اخلاق نزدیک است به دین توحیدی نزدیک تر! 

آری این یک واقعیت در مورد دین و دینداران است و یکی از معیارهای مهم تشخیص دین توحیدی از غیر آن و دیندار راستین از غیر آن همین توجه به معیار اخلاقی بودن است و فاصله اخلاقی اش با حق و ناحق، درست و نادرست، خوب یا بد!

 

به قلم: محسن دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ مرداد ۰۲ ، ۰۱:۱۲
محسن دیناروند
پنجشنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۲، ۱۱:۳۶ ب.ظ

پدرها و دخترها

بسم رب الرقیه(س)

 

                                            پدرها و دخترها

                                                                              نذر حضرت رقیه(س)

 



بیش از آنکه دخترها 
بابایی باشند 
می شناسیم پدرها را خوب 
بی نهایت دختری هستند
باباها
چه آمد بر سر حسین(ع)  
آن لحظه که بردند 
بالای نیزه سرش را 
و آن لحظه که دید 
حال و روز دخترش را؟
حسین(ع)؟ 
بی عشق آیا؟! 
او اما برداشت و با خودش برد 
دخترش را عشقش را 
آری نبود او آنگونه ای
که خواستند او را!
عشق اصل اول دین داری است
در جهان زیبای عاشورا

 

  

                                                       شعرِ محسن دیناروند 

                                                    شب سوم محرم ۱۴۴۵ ه.ق

۰ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۲ ، ۲۳:۳۶
محسن دیناروند
پنجشنبه, ۲۹ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۴۹ ب.ظ

مثلا...


بسم‌ رب الرقیه (س) 

 
کار من چیست؟ نشستن به روی زانوی تو
کارتو چیست؟ بگو شانه به موها مثلاً
 
یا بیا مثل همان قصّه که آن شب گفتی
تو نبی باشی و من امّ ابیها مثلاً
 
جسم نیلی مرا حال تو تحویل بگیر
مثل آن شب که نبی، فاطمه‌اش را مثلاً

 

 

بخشی از شعر محمدعلی کردی 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ تیر ۰۲ ، ۲۱:۴۹
محسن دیناروند
سه شنبه, ۲۷ تیر ۱۴۰۲، ۰۹:۲۲ ب.ظ

چرا به عاشورا محتاجیم؟

محسن دیناروند:
بسم رب الحسین(ع) 

سلام

عاشورا فرصتی غیر تکراری برای توبه ای است که می توان به واسطه امام حسین(ع) از گرفتاری های ناصواب به دردهای های زندگی ساز رسید.

عاشورا نماد و فرصت مستمر بازگشت انسان ها به خداست. 

عاشورا فرصت تجربه زیستن به بهترین حال هاست. 

عاشورا بهترین فرصت برای انقلاب قلب هاست که اگر در عاشورا قلبی به انقلاب با شکوه انسانی نرسد دیگر در هیچ صحنه ی دیگری به این دگرگونی عظیم نخواهد رسید. 

عاشورا ظاهر و باطنش نماد پیروزی حق است در برابر تمام یزیدهای باطل تاریخ. 

عاشورا یعنی نگاه محبت آمیز خدا به بشریت. 

عاشورا نشانگر مفهوم بلند و جایگاه رفیع انسان در جهان است. 

عاشورا نمونه کامل جایگاه و نقش زن در جامعه و حکمرانی اسلامی است. 

عاشورا کلید موفقیت اسلامِ حق طلب در برابر اسلامِ منفعت طلب است. 

عاشورا روشنایی دائمی است در تاریکی های این جهان! 

عاشورا از قله های با شکوه اسلام است که قطعا برای شناخت دقیق اسلام گام برداشتن در عرصه های آن تماشایی است. 

عاشورا نمایش حیرت انگیر اخلاق در زیست انسانی است.

از این روست که ما همواره به عاشورا محتاجیم که عاشورا همچون هوا، آب و تمام نیاز های ما به زیستن مادی اما برای زیست انسانی است. 


الهی العفو بحق الحسین(ع)
                  
                                                            محسن دیناروند


#عاشورا
#امام_حسین_ع 
#حضرت_زینب_س
#حضرت_ابوالفضل_ع

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ تیر ۰۲ ، ۲۱:۲۲
محسن دیناروند
دوشنبه, ۲۶ تیر ۱۴۰۲، ۱۲:۱۰ ق.ظ

آینده روشن؟

یا لطیف 

سلام 


آینده روشن به جامعه ای تعلق می گیرد که اهل فکرش را گرامی بدارند. 

                                                            محسن دیناروند

پی نوشت ۱: 

در جامعه ما چقدر دنبال بازیگران سینما می روند؟ چقدر دنبال فوتبالیست ها؟ ورزشکاران؟  سیاسیون؟ و آدم های به قول معروف سلبریتی ها؟ 

پی نوشت ۲:

در همین جامعه چقدر دنبال معلم ها می روند؟  استادهای دانشگاه چقدر؟  نظریه پردازها؟جامعه شناس ها؟ فیلسوف ها؟ و اهل اندیشه ؟ 

پی نوشت۳: 

وقتی واقعیت جامعه را در دو پی نوشت پیشین نگاه می کنیم می بینیم برای داشتن آینده روشن باید نگران باشیم. اگر نباشیم یا ساده ایم یا عمق بحران را متوجه نشده ایم یا می دانیم ولی آینده جامعه امان به اندازه گرفتن سوت و کف و هورا برایمان نمی ارزد!

پی نوشت ۴:

 هنرمند و ورزشکار و ... مهم هستند و دست بر قضا باید گرامی اشان داشت اما راهبری فکری جامعه مهمتر است از همه چیزهای دیگر.  اگر جامعه ای راهبری فکری خود را دست غیر اهل فکر بپسارد خطر برای آینده بحرانی آن جامعه شروع می شود. 

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ تیر ۰۲ ، ۰۰:۱۰
محسن دیناروند
پنجشنبه, ۲۲ تیر ۱۴۰۲، ۰۱:۲۲ ق.ظ

امروزِ ما و مباهله!


بسم رب الفاطمه(س)

سلام 

روز عزیز و تاریخ ساز مباهله بر همه خوبان و حق جویان عالم مبارک باد که این روز برای همیشه چون آفتابی روشن و گرم برای جهانیان مبارک و گرامی است. 

 

مباهله یک راهکار عملی برای آخرین راه هدایت انسان ها به سمت حق است که ما هرگز نباید آن را در یک روز و یک واقعه خاص که زمانش گذشته است آن را خلاصه کنیم در همان رویداد  و آن واقعه عظیم را تمام شده بدانیم و البته غیر قابل تکرار! نه اینگونه نیست ما همیشه در صحنه مباهله ایم چون نبرد حق و باطل همواره در جریان است. و مباهله یک راهکار عملی مواجه جبهه حق با باطل! 


 آری! مباهله همانطور که قبل از مباهله پیامبر اعظم(ص) بوده است، قطعا پس از آن واقعه عظیم نیز یک راهکار شناخت حق از باطل است البته به عنوان آخرین راهکار! 

 

مبارزه حق و باطل همیشه بوده است و تا وقوع قیامت ادامه خواهد یافت و ما در این میان گاهی دچار مشکل می شویم! یک مشکل این است که گاهی توان تشخیص حق از باطل را از دست می دهیم و دچار فتنه می شویم، مشکل دیگر این که ما گاهی دچار توهم حق بودنیم‌ و مشکل دیگر که درد بزرگتری است اینکه گاهی حق را می فهمیم و باطل برای ما مشخص است اما باز بنا به منفعت، سیاست، ترس، لجاجت یا هر دلیل دیگری دچار نپذیرفتن حق می شویم. مباهله یک راهکار درست برای مواجه با این دوگانگی حق وباطل است. 

 

پیامبر اعظم (ص) با عزیزترین هایش به میدان آمد در مقابل مسیحیان نجران! مسیحیان عاقل بودند که دانستند که پیامبر اسلام(ص) جان عزیزانش را کف دست نمی گذارد اگر بداند حق نیست! پس حتما حق است! این تشخیص از خردورزی آنان بود و وارد میدان مباهله نشدند و برخی از ایشان نیز مسلمان شدند. 

 

و اما باعث تاسف است که ما مسلمان ها گاه به اندازه جریان مقابل نبی مکرم اسلام(س) در صحنه مباهله به حق در مبارزه حق و باطل ها روی خوش نشان نمی دهیم! و کجاست خردورزی امان؟ 

 

کی؟ کجا؟ یک نمونه اش صحنه عاشورا! امام حسین(ع) چرا با خانواده اش رفت؟ چرا عزیزترین هایش را با خود همراه کرد؟ چرا زینب(س)؟ چرا امام سجاد(ع)؟ چرا رقیه(س)؟ چرا علی اصغر(ع) ؟ چرا علی اکبر(ع)؟ چرا قاسم(ع) و چرا ابوالفضل(ع)؟ و... چرا با عزیزانش رفت مگر نه این که می توانست مثل هر نبردی فقط با نیروهای نظامی اش می رفت؟ پس اینجا این یک پرسش اساسی، مهم و اثرگذار است که امام حسین(ع) چرا به جز نیروی نظامی با عزیزانش به کربلا رفت؟

 

عده ای اینگونه تحلیل می کنند که این نشان می دهد امام(ع) برای قیام نرفته! و این چه تحلیل کوتاه و ناپخته ای است! او با عزیزانش رفت تا مباهله ای دیگر باشد! اما صحنه روبروی آنها با نام اسلام این مباهله را نفهمیدند و دچار باطل شدند! حسین (ع) با عزیزانش آمد تا بگوید ای کسانی که آمده اید به مبارزه با من، اگر به حق بودن قیامم یقین و ایمان نداشتم عزیزانم را به عرصه نبرد نمی آوردم! دریابید و دست بردارید از باطلتان و بیایید به راه! 

 

کاش جبهه مقابل امام حسین(ع) مدعی مسلمانی آن روز آنقدر می فهمید که دست کم مثل مسیحیان نجران در مقابل حق صف نکشند و افسوس که منفعت طلبی، دنیاپرستی، ترس های بی مورد و اسیر جو زمانه شدن نگذاشت که در مباهله عاشورا سربلند بیرون آیند! 

 

و اما ما ؟  مباهله هست تا حق و باطل در نبردند!  وظیفه ما به عنوان مسلمان سنگین تر است چرا که گاه برداشت های متعدد از اسلام موجب می شود بین انتخاب حق دچار تردید شویم. حق عموما مشخص است! آنجا که عدالت است، آنجا که اخلاق است، آنجا که هدایت الهی و ولایت هست... آری! آنجا حق است در مقابلش باطل!  حق و باطل همیشه مرز روشنی داشته اند مثل روز و شب! روز مشخص است و شب نیز!  حق و باطل هم همین است! اما گاهی وسوسه ها، دنیادوستی ها، ترس ها، منفعت طلبی ها، لج بازی ها، و ناآگاهی ها و اسیر جو محیط شدن ها باعث می شود دچار به فتنه ها و گرایش به جبهه باطل شویم. 

 

آنچه واضح است اینکه ما همواره باید صحنه ها را ببینیم که حق کجا نشسته و باطل کجاست؟ باید به این وضوح از حق برسیم که با یقین پشت حق درآییم! اجر شهید هم به خاطر همین است در صحنه های مباهله حق را دیده و با جانش در این صحنه حضور یافته و خدا به او برای این مهم پاداش شهادت را به او می دهد. 

 

نکته دیگر اینکه هم باید خود را گونه ای بار بیاوریم که هیچگاه فریب هیچ چیز  برای پاسداشت حق را نخوریم و هم خود را خالی از نبرد حق و باطل ندانیم و در همه صحنه ها و عرصه ها به حق بودن بیاندیشیم! و هم برای دریافت هدایت نهایی از خدا یاری طلبیم و سرنوشت مطلوب خودمان را به خدا واگذاریم که خدا بهترین هادی است. 

 

                                                                       به قلم: محسن دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۲ تیر ۰۲ ، ۰۱:۲۲
محسن دیناروند