پایگاه رسمی دکتر محسن دیناروند

«اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج»
بایگانی
چهارشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۴، ۰۱:۲۴ ب.ظ

احترام به تفاوت های فردی

یا الله

سلام

در دوران نوجوانی ام،مثل الان دوچرخه سواری هم ِلذت داشت هم مد بود و برای ما که روستایمان کنار رودخانه بود،شنا هم همین حکم را داشت.

در اینکه آن موقع چرا نه دوچرخه سورای یادگرفتم و نه شنا را؟در خاطرم نیست فقط یادم می آید به دوچرخه علاقه داشتم و سعی میکردم بیاموزم اما کسی که آموزشم دهد نبود.در مورد شنا هم همینطور!

وقتی دیگرانی که مرا میشناسند،میفهمند که نه شنا بلدم و نه دوچرخه با تعجب میپرسند مگر میشود بچه فلان محله باشی و دست کم شنا بلد نباشی؟

بگذریم از این بحث که چرا سَرم در شنا و دوچرخه بی کلاه مانده؛از این تجربه میخواهم به پدر_مادرها بگویم اگر فرزندتان مثل به بچه های اطرافش نسبت به چیزی که عموم بچه ها بلد بودند یا تمایل داشتند، تمایل نداشت و یاد نگرفت به هیچ وجه رویکرد سرزنش گرایانه و ناامید شدن از او را در پیش نگیرید و هرگز دنبال این نباشید که هر طور شده او هم با تواناییها و تمایلات جمعی حرکت کند و اینطور او را محکوم به سرکوب خودش نکنید!

الان در حال تمام شدن دهه چهارم زندگی ام هستم در حالی که شنا و دوچرخه بلد نیستم ولی زندگی میکنم‌ بی آنکه کمبود این دو را حس کنم!

واقعیت این است که قرار نیست همه چیز بدانیم یا همه کاره باشیم.‌اگر من شنا نمیدانم دیگری نمی تواند مثلا مثل من داستان بگوید!

اگر خانواده ام به تفاوت فردی من با جمع احترام نمیگذاشت و مرا به واسطه آن مرا سرکوب و مجازات میکرد،چنان به خود میباختم که نتوانم دیگر استعدادهایم را شناسایی و پرورش دهم.

بیاییم در همه جا به تفاوتهای فردی همدیگر احترام بگذاریم که زندگی با نمایش همین تفاوت ها زیباست.

#دکتر_محسن_دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۴ ، ۱۳:۲۴
محسن دیناروند
چهارشنبه, ۶ آذر ۱۴۰۴، ۱۱:۰۹ ق.ظ

نشانه های تصمیم موفق

یا الله
سلام

 

یا الله
سلام

هر تصمیم، قانون و اقدامی که نتوان به دفاع عقلی و اخلاقی از آن پرداخت سست بنیان و ناموفق است.
بنابراین برای هر تصمیم گیری، قانون گذاری و اقدامی لازم است از عقلی و اخلاقی بودنش مطمئن شویم. 

#دکتر_محسن_دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۶ آذر ۰۴ ، ۱۱:۰۹
محسن دیناروند
دوشنبه, ۴ آذر ۱۴۰۴، ۰۱:۳۸ ب.ظ

الگوی فاطمی

 

 بسم الله الرحمن الرحیم

《أَیَّتُهَا النَّفْسُ الْمُطْمَئِنَّةُ ارْجِعِی  إِلَی‏ رَبِّکَ رَاضِیَةً مَّرْضِیَّةً فَادْخُلِی فِی عِبَادِی وَادْخُلِی جَنَّتِی‏》 (فجر_آیات ۲۷ تا ۳۰)

یکی از مصادیق آشکار و والای نفس مطمئنه بی شک حضرت زهرا(س) است، این بدان معناست که یکی از راه های ما برای دستیابی به سعادت نهایی و مطلوب خویشتن، درست. شناختن و عمل به سیره زندگانی حضرت فاطمه(س)است.

#دکتر_محسن_دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آذر ۰۴ ، ۱۳:۳۸
محسن دیناروند
پنجشنبه, ۳۰ آبان ۱۴۰۴، ۰۳:۳۸ ب.ظ

خاطره سازی !

 

یا الله
سلام

راستش را بخواهید دلم تنگ شده برای قند شکستن و چای سماور و همین زیراستکان ها و خیلی خاطرات خوب دیگر!
گاهی بادخودم فکر می کنم بچه های امروز در آینده دلشان برای گوشی و این بازی های هوشمند تنگ می شود؟

اصلا تکنولوژی قابلیت دلتنگی را دارد؟

یا آیا با وجود تکنولوژی ما آدم های امروز برای هم وقت می گذاریم تا لابه لای این زندگی کنار هم خاطرات خوبی با هم بسازیم برای آینده خودمان و فرزندانمان؟
 

#محسن_دیناروند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ آبان ۰۴ ، ۱۵:۳۸
محسن دیناروند

توجه به احساسات زن؛ تکراری برای توجیه ناملایمات یا احترام به شخصیت او؟

در جمعی بودم که بحثمان درباره مسئله جایگاه زن در اسلام بالا گرفت، مواردی مثل دیه، ارث، قضاوت و از این قبیل طرح شد! 
 
گفتگوی ما رسید به اینجا که زن یک جنبه احساسی و عاطفی قوی تر از مرد دارد! 

در این زمان، یکی از دوستان جمع گفت: شما هم این احساسات زن را بهانه می کنید و هی مدام بر سر زنان می کوبانیدش! 

در اینجا با دو گزاره مواجه هستیم، یکی 《قوی تر بودن احساسات در زن》 و دیگری 《بروز ناملایمات گوناگون  نسبت به زن به  خاطر وجه قوی احساسی او》

در مورد گزاره اول بدیهی است که همه انسانها بدون توجه به زن یا مرد بودنشان دارای احساسات است و اگر فردی احساسات نداشته باشد، بی شک در اخلاق یا روان او یک بیماری پدید آمده است!

حالا ما در اینجا دو وجه داریم یکی وجود احساسات و دیگری بروز احساسات! به تجربه ثابت شده بروز احساسات در زنان بیشتر است! این اتفاق اصلا ضعف به شمار نمی آید بلکه یک نقطه قوت هم هست که آدم بتواند احساس خود را بروز دهد! خیلی از بیماری های مرتبط با حوزه روح و روان نتیجه بروز ندادن همین احساسات آدمی است و می توان تحلیل کرد که بروز احساسات در زنان یک نقطه قوت موثر است. 

آنچه ما در بحث قوی تر بودن احساسات در زنان داریم در واقع قوی تر بودن بروز دادن احساسات است که خود هنری است که به صورت فطری در وجودش نهاده شده است.

به عبارت دیگر احساسات در زن و مرد هست و نسبتشان هم احتمالا نزدیک به هم و مساوی است، مثلا غم و شادی در موقعیت های مختلف جنسیت بردار نیست اما بروز احساسات غم و شادی در زن و مرد متفاوت است. 

و اما در مورد گزاره دوم؛ آیا بروز ناملایمات و سرکوب کردن حقوق زنان به واسطه این قوی تر بودن بروز احساسات است، امری است که در معارف اسلام تحقق یافته است؟ 

برای پاسخ به این مهم لازم است این سوال پرسیده شود که در مواجه با انسان ها آیا دیدن و درک کردن احساسات ایشان احترام به اوست یا سرکوب او؟ 

ساده تر اگر بپرسیم اینکه در نظر گرفتن احساسات انسان ها آیا به نوعی احترام به آنها نیست؟ و بر عکس ندیدن و درک نکردن آن احساسات ظلم به او و باعث سرکوب او نیست؟ 

به نظر می رسد اینجا هم نظر شده باشیم که دیدن، فهمیدن و احترام به احساسات بروز داده شده آدم ها به عنوان بخشی از وجودشان عین احترام گذاشتن به شخصیت آنهاست و نادیده گرفتن آن احساسات در بردارنده بی احترامی و سرکوب انسان هاست. 

مثل اینکه آدمی که به علت از دست دادن عزیزی غمزده است! اینکه ما این غم او را ببینیم، درکش کنیم و با او همدردی کنیم عین احترام به اوست؛ حالا فرض کنید به همان فرد غمدیده بیاییم شوخی کنیم و به غمش بی توجه باشیم! این عین نادیده گرفتن او و تخریب و سرکوب اوست. 

اتفاقی که در ساختار روابط انسانی در تمدن مدرن به طور عام افتاده همین بی توجهی به احساسات در زن است! 
زن باید دوشادوش مرد از صبح تا عصر کار کند در یک بازه زمانی و با یک شدت کار! این در حالی است که زن نیاز به بروز احساسات بیشتر دست کم به خانواده خود از جمله فرزندانش دارد، این در حالی است که مرد به بروز احساسات کمتری نیاز دارد! 

ولی واقعا با این زمان و کیفیت برابر بین یک پدر و مادر آیا انرژی لازم برای زن برای بروز احساستش به فرزندان و حتی همسرش آنگونه که باید باشد باقی می ماند؟ 

در واقع، ساختار اداری و کاری مدرن امروزه با خفه کردن بروز احساسات در زنان، دست به سرکوب عواطف زنان زده که حاصل آن شکل یافتن ناملایماتی واقعی بر ایشان و ایجاد نارضایتی در زنان شده است. 

اما اگر قرار بر احترام به زن است لازمه اش همین احترام گذاشتن به احساسات اوست ، در مثال فوق جهت احترام به بروز احساسات زن لازم است که زنان نسبت به مردان در زمان کمتری سر کار باشند تا بتوانند همانطور که درونشان می طلبد، انرژی کافی برای باقی ماندنشان به عنوان منبع انرژی و محبت خانه و خانواده بماند. 

لذا اسلام اگر بر مسئله بروز احساسات زن تاکید دارد نتنها در جهت سرکوب زنان نیست بلکه به دنبال احترام به ساحت وجودی او و فراهم آوردن زمینه های دستیابی ایشان به کمال است. 

نکته قابل توجه دیگر این است که اگر در جایی این حس پدید آمد که توجه به احساسات زنان موجب ضایع شدن حقی یا بروز ناملایماتی بر ایشان شد، به قطع ما در آن مسئله دچار اشتباه شده ایم، چرا که اساس اسلام بر حق است و اسلام خروج از این خط قرمز را بر نمی تابد!

#دکتر_محسن_دیناروند

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۹ آبان ۰۴ ، ۰۰:۲۱
محسن دیناروند
دوشنبه, ۲۷ آبان ۱۴۰۴، ۰۸:۵۰ ب.ظ

مواظبت از ایمان!

یا الله 

سلام 

 

در دنیایی به سر می بریم که هم دشمان خدا و هم مدعیان ایمان به خدا گویی با هم همدست شده اند برای بدبینی مردم به خدا!

دوستان عزیزم در این عصر حفظ ایمان از هر چیزی ضروری تر است!

مواظب ایمانمون باشیم. دشمنی ها و یا ریاکاری ها و ... مبادا ما را از خدا دور کند.

#دکتر_محسن_دیناروند

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ آبان ۰۴ ، ۲۰:۵۰
محسن دیناروند
شنبه, ۲۵ آبان ۱۴۰۴، ۱۰:۱۰ ب.ظ

نگاهی جدید به بی بارانی!

یا الله 

سلام 

 

می توان گفت رابطه بارش باران و آب های سطحی و زیرزمینی یک رابطه مستقیم، مهم و ضروری است.

لذا در اینکه باران مهم است شکی نیست! از تمدن های بزرگ گرفته تا روستاهای کوچک و از شهرهای قدیم تا شهرهای جدید؛ بیشترشان نزدیک آب بوده اند و آن اندک شهرهای بی آب را هم تلاش کرده اند تا به آب دسترسی یابند! 

وقتی مدتی از وقتش می گذرد و باران نمی آید؛ حرف های مختلفی می شنویم! از گره زدن بی بارانی به گناه های ریز و درشت در جامعه تا تحلیل کارشناسی آب و هوا! شایعات هم پشت بندش می آید از دزدیدن ابرها توسط کشورهای همسایه تا بارور کردن ابرها!

نمی خواهم به تحلیلِ تائید یا رد ارتباط بی بارانی با گناه یا تغییرات اقلیمی بپردازم!  بلکه برآنم از یک زاویه دید دیگر به موضوع بپردازم.

امر مهم اینجاست که در روند طبیعی چرخه آب، باران نقش اساسی و اصلی را بر عهده دارد! چرخه ای که نقش حیاتی در زیست انسانی و محیطی دارد. 

این احتمال هست که در این چرخه طبیعی به عادت دچار شویم و به همین دلیل عادت کردن، خیلی به تفکر درباره آن نپردازیم! یا باران را از چرخه طبعیی جدا و به صورت مستقل ببینیم نه یک امر وابسته به قدرتی بالاتر!

از این رو به نظر نگارنده از زاویه دیدی جدید، خداوند با این هدف که در مورد مسائل و مشکلات مختلف به طور عام و در مورد بی بارانی به طور خاص بنا به دعوت به تفکر درباره خدا دارد و نیز بر آن است تا قدرت الهی را در عمل به ما یادآوری کند.

انَّ فى خلقِ السَّموتِ والارضِ ... لَأیتٍ لِقَومٍ یَعقِلون (بقره/۱۶۴)

در آفرینش آسمان‌ها و زمین، ... نشانه‌هایی است (از ذات پاک خدا و یگانگی او) برای مردمی که عقل دارند و می‌اندیشند!

 کَذلِکَ نُفَصّلُ الأیتِ لِقَومٍ یَتَفَکَّرون؛( یونس/۲۴)
... این گونه، آیات خود را برای گروهی که می‌اندیشند، شرح می‌دهیم. 

لذا همین بی بارانی ها همانند خود باران ابزاری است برای دعوت به تفکر درباره خدا و ایمان به او که گاهی به واسطه عادت کردن به نعمت ها به فراموشی سپرده می شود‌. 

از سویی دیگر نیز در مورد مسائل و مشکلات و شُرور خداوند بر آن است که به واسطه آن برای ما انسان ها پرده های غفلت را کنار زده و قدرت خویش را آشکار نماید چرا کا همه چیز در ذیل قدرت او تعریف می شود!

 قدرت خدا، فراگیر است و آیات قرآن نیز بر این فراگیری تاکید می کند مثل این آیه: 

 إِنَّ اللَّهَ عَلَىٰ کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ (بقره/۲۰)
خدا بر هر چیزی تواناست.

به طور کلی می توان به این مهم رسید که نتنها بی بارانی و خشکسالی بلکه تمامیِ مشکلات پیش روی ما می توانند راهی برای تفکر و گرایش ما به سوی خدا باشند اگر درست فکر کنیم و نیز نشانه ای باشند از قدرت الهی که فراگیر و فراتر از هر قدرتی است و به این گونه ما خویش را به خدا نزدیکتر از پیش بیابیم.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ آبان ۰۴ ، ۲۲:۱۰
محسن دیناروند
جمعه, ۱۷ آبان ۱۴۰۴، ۰۶:۰۰ ب.ظ

کارمندی، شایسته محوری یا برده داری؟

یادداشتی در لزوم تغییر نگرش ساختار اداری و مدیریتی کشور به کارمندان: 

کارمندی؛ شایسته محوری یا برده داری؟ 

 

یکی از مسئولان فرمایش کرده اند: جایی که کار می کنم ۴۰۰۰ نفر مشغول هستند ولی اگر ۴۰۰ نفر بیایند به جای اینها بهتر کار می کنند! 

نمیدانم مدیریت در اینجا چطور است که تا آدمی مدیر می شود بعد از مدتی فکر می کند کارمندانش آدم های ناتوان و ناکارآمدی هستند؟ حالا تا روز قبل خودش هم جزء‌ همین ها بوده! و حالا جالبش این است که او خود بود و نبودش فرقی ندارد! نباشد هم کارمندان کار خودشان رادمی کنند ولی این بار بدون شنیدن طعنه ها و حرف های زور و از این باب با آرامش کار میکنند و بازدهی بهتری می یابند! 

یک روز مدیر مجموعه ای با من تماس گرفت و از من خواست تا یک نفر نیروی کاربلد و توانا برای معاونت مجموعه به او معرفی کنم! با توجه به شناختی که از دوستان داشتم فردی را معرفی کردم! همان اول گفت نه! بعدها یک نفر دیگر هم معرفی کردم! نه! نفر سوم را هم نپذیرفت! 

به او گفتم که من این سه را می شناسم کامل، هر کدامش می توانند مجموعه شما را متحول کند چرا زیر بار نمی روی؟ اصلا معیارهایت را بگو ببینیم! 

گفت: رک عرض کنم خدمتتان، من کسی را می خواهم که مثل برده تحت فرمانم باشد! 
گفتم: من نمی شناسم! 

چند وقتی هم در یک مجموعه بودم و دیدم که مدیرانی که می آمدند و می رفتند هم شاید به زبان نمی آوردند ولی در عمل چنین توقعی از کارمندان آن اداره داشتند!

متاسفانه در سیستم اداری ما این مسئله حل نشده و در ما باقی مانده که هر کس بله قربان گوتر رشدش بیشتر! گویی که اصلا بخواهی رشد کنی باید برده باشی! نه تخصص ملاک است و نه توانایی و از این قبیل! کارمند برده ای باشی چون مدیرپسندی رشد می کنی! 

این ضعف بزرگی است در ساختار اداریِ ما که  مدیران در هر رده ای گمان می کنند کارمندان همچون برده باید باشند!

 این نگاه به کارمندان را میتوان از عوامل اصلی ناکارآمد شدن ساختار دولتی و عدم رضایت کارمندان در مشاغل خود  در نتیجه نارضایتی ارباب رجوع از امور دولتی باشد! 

کارمندی که دیده شدن را نه در مفید بودن و توانایی را نه در تخصص بلکه در بله قربان گو بودن ببیند و از طرفی بنا به میل فطری، قانونی و درست خود نخواهد تن به ذلت برده داری بدهد ناخواسته دچار بی علاقگی به شغلش می شود وبی علاقگی یعنی روزمرگی و روزمرگی یعنی فرسایش و این پایان موفقیت او و ساختار است! 

در این میان نه فقط کارمند که ساختار هم ضرر می کند چون او که ناتوان است بهدخاطر بله قربان گویی رشد یافته نمی تواند آن طور که باید و درست است از پس کارش بر بیاید! و این طور می شود که مدیران با کشتن انگیزه ها و شایستگی ها در کارمندان به نارضایتی ها دامن می زنند و از خود می پرسند راستی چرا مردم و ارباب رجوع از ما راضی نیستند و کارهای ما برون داد درست و حسابی ندارد! 

و مهمتر از اصلاح ساختار، اصلاح نگرش مدیران به کارمندان است که باید شایسته محوری و احترام شمردن کارمندان جایگزین نگرش برده داری و نامفید بودن و کیف کشی ایشان شود. 


#دکتر_محسن_دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۴ ، ۱۸:۰۰
محسن دیناروند
جمعه, ۱۷ آبان ۱۴۰۴، ۰۲:۲۹ ب.ظ

خیانت، از بزرگترین اشتباهات زندگی

یا الله 
سلام 

خیانت از بزرگترین اشتباهات افراد در زندگی است که از بدترین انواع آن، خیانت با واسطه بی ارزش ها و یا اعتماد به دشمن است! 

این دو مسئله مهم فقط مختص به زندگی زن و شوهری نیست بلکه در همه ابعاد، عرصه ها و سطوح زندگی از روابط مختلف خانوادگی گرفته تا روابط بین المللی و از سطح زن و شوهری تا ابعاد مختلف اجتماعی و سیاسی، فرهنگی، ورزشی و... حکم فرماست!

 

 

#دکتر_محسن_دیناروند 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آبان ۰۴ ، ۱۴:۲۹
محسن دیناروند
دوشنبه, ۱۳ آبان ۱۴۰۴، ۱۲:۴۲ ق.ظ

زرنگ کیست؟

 

یا الله
سلام

همه هوشهای مصنوعی همراه با کمک هوش مجموع انسان ها و تمام توان انواع تکنولوژی ها یکجا جمع شوند، آیا می توانند به کمک هم حتی یک لحظه از این زیبایی های طبیعی مثل پرواز پرنده ها، جیک جیک گنجشکها، چشمک زدن ستاره ها، عبور ابرها، لبخند آدم ها و...  را بسازند؟

حالا فکرش را بکنیم از آغاز عالم، یعنی از وقتی که جهان، جهان بوده، نه فقط این ها بلکه بی نهایت از این دست زیبایی ها خلق شده اند به دست خدا!

به نظرم زرنگ ترین افراد در عصر حاضر و عصرهای آینده، افرادی هستند که فریب ظاهر تکنولوژی و فضای مدرن دنیای حاضر را نخورند و به خالق زیبایی ها تکیه کنند و به او امید ببندند و دلشان قرص به خدای خود باشد!

#دکتر_محسن_دیناروند
#مشاوره_اخلاقی

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ آبان ۰۴ ، ۰۰:۴۲
محسن دیناروند